بی انگیزگی کارکنان و شیوه غلبه بر آنها
بی انگیزگی کارکنان یکی از مسائل مهمی است که هر سازمانی در پی یافتن راه چاره برای آن است. آیا در یک دفتر که پر از پوسترهای انگیزشی است کار میکنید؟ آیا هرروز با جملههایی مثل: «جادههای دشوار اغلب به مقاصد زیبایی منتهی میشوند» یا «شما هرگز شکست نمیخورید مگر اینکه دست از تلاش بردارید» روبهرو میشوید. این جملات دوستداشتنی هستند، اما به نظر میرسد این پوسترها بی انگیزگی کارکنان را درمان نمیکند. اگر در محل کارتان احساس بیانگیزگی میکنید و مدیریت منابع انسانی گروهتان فاقد انگیزه و اشتیاق است، ممکن است با خود فکر کنید که کجا مرتکب خطا شدهاید. در این مقاله ۴ دلیل رایج بی انگیزگی کارکنان و شیوه غلبه بر آنها را بررسی میکند.
۱)حقوق پایین یا غیرمنصفانه
شاید شما در جایگاه رهبری به همه کارکنانتان دستمزد بالاتری نسبت به نرخ بازار پرداخت کنید، ولی اگر ساختارهای پرداخت شما منصفانه نباشند، در این صورت با بی انگیزگی کارکنان روبهرو خواهید شد. اگر کارکنانتان مشاغل مشابهی انجام میدهند، پرداختههای آنها باید مشابه باشد و اگر اختلافی در حقوقشان هست باید بتوانید دلیل آن را بهروشنی بیان کنید.
راه حل منابع انسانی
ممیزی پرداخت را اجرا کنید. این کار را مرتباً انجام دهید. هر بار که شخصی را استخدام کردید یا در داخل سازمان ارتقا دادید، نگاهی به حقوقها بیاندازید و مطمئن شوید که مبالغ، معادل و منصفانه به نظر برسند. حتی اگر گردش مالی کارکنان را ندارید به نرخهای بازار توجه کنید.
۲)قلدرها در محیط کار
قلدری در محل کار بخشی از خطرات شغلی مربوط به محیط کار است و توانایی عملکردی کارکنان و انگیزه آنها را تحت تأثیر قرار میدهد و در بی انگیزگی کارکنان نقش مهمی دارد. بااینحال تحقیقات درباره قلدری در محل کار، اقدامات پیشگیرانه و مدیریت آن بسیار محدود است.
هرگاه در سازمانی چنین اتفاقی روی دهد، شخصی، دیگری را آزار و اذیت کند، مورد رنجش قرار دهد یا بر انجام وظایف کاری وی اثر منفی بگذارد، قلدری در محیط کار رویداده است. البته یک نکته وجود دارد، این رفتارها تنها زمانی در تعریف قلدری میگنجد که تکرار شوند.
این رفتارها آنقدر تکرار میشود تا موقعیت فرد قلدر تثبیتشده و فرد دیگر بهعنوان یک فرد ضعیف شده تلقی میشود؛ یعنی نهایتاً تکرار این اعمال به ایجاد عدم تعادل در قدرت تثبیتشده میانجامد.
در این صورت حتی اگر محیط دلپذیری برای کارکنانتان فراهم کنید بازهم حضور در محل کار برای آنها دشوار است. بهگونهای که بهسختی با انجام دادن کارها سر ذوق میآیند. حتی اگر کارها همانگونه که شما میخواهید پیش برود، با بی انگیزگی کارکنان روبهرویید.
قلدر در هر سطحی میتواند وجود داشته باشد و در هر سطحی میتوانند با شما و کارمندان مخالفت کند. کارفرمایان میتوانند از کارآموز وحشت کنند؛ همانطور که کارورزان میتوانند از کارفرمایان خود بترسند. باید گفت قلدری سن و جنسیت نمیشناسد.
راه حل منابع انسانی
قلدری تا زمانی که سبب آزار کسی نشود، قانونی است؛ اما قانونی بودن باعث نمیشود آن را درست بدانیم. شما باید سیاست تحمل قلدری صفر را ایجاد و اجرا کنید. هیچکس نباید کسی را اذیت کند، آزار دهد یا بهطورکلی زندگی را برای دیگران بدتر کند. اگر بخواهید به کارکنانتان بهجای بیانگیزگی، انگیزه بدهید، توجه به این نکته بسیار مهم است.
۳)نقش بینظمی در بی انگیزگی کارکنان
وقتی رئیس نمیداند چه اتفاقی چه زمانی رخ میدهد یا کاری را به کارمندی می سپارد درحالیکه فراموش کرده لحظاتی پیش همان کار را به شخص دیگری سپرده است، کار، پراسترس و کارکنان بیانگیزه میشوند. اینکه کارمندی در کار غرق شود و دیگری نیمی از روز را در یوتیوب بگذراند، نتیجه بینظمی است.
راه حل منابع انسانی
بههمریختگی، مسئله بسیار پیچیدهای است. یک مدیر گیج ممکن است به یک معاون اداری عالی برای پیگیری نیاز داشته باشد یا اگر پیچیدگی کارها به آشفتگی بین بخشها بیانجامد، ممکن است مجبور شود نحوه تعامل بخشها با یکدیگر را اصلاح کند.
کلید حل بینظمی بهعنوان یکی از عوامل بی انگیزگی کارکنان، کشف بههمریختگی بهعنوان مشکل و تلاش برای رفع آن است. میتوانید راهحلهای بهتر را از افرادی که مستقیماً درگیر این مشکل هستند بپرسید؛ زیرا ممکن است آنها بهترین بینش را در مورد چگونگی رفع این مشکل داشته باشند.
۴)قوانین سختگیرانه کار
برخی سازمانها باید قوانین سختگیرانهای داشته باشند. برای مثال، اگر شما با مواد شیمیایی خطرناک کار میکنید، هر کارمندی باید با دقت تمام پروتکلها را دنبال کند، اما در شرایط دیگر، اجرای قوانین خاص لازم به نظر نمیرسد. اگر شما زمان تعطیلات یک کارمند را به دلیل اینکه او روز سهشنبه نیم ساعت زودتر رفته است، کوتاه کنید (باوجوداینکه او این هفته ۴۵ ساعت کارکرده است) موجب بیانگیزگی این کارمند شدهاید.
وقتی درخواست یک کارمند برای کار در خانه را رد میکنید آنهم فقط به این دلیل که دوست ندارید کارمندان جایی کار کنند که نتوانید آنها را ببینید، شما سبب بی انگیزگی کارکنان شدهاید.
راه حل منابع انسانی
در برخورد با کارمندان امروزی باید انعطافپذیر بود. اگر میخواهید بهترین کارمندان خود را حفظ کنید باید برنامهای انعطافپذیر به آنها ارائه دهید. به تلاش و تفکر لازم برای اتمام کار توجه کنید، نه به انتخاب فونت یک تایپیست یا انگشت زدن آنها در ساعت ۹ یا ۹ و ۸ ثانیه؛ نباید برایتان مهم باشد که کارمندان هنگام کار به پادکستها گوش میکنند یا نه. باید مدیران را آموزش دهید تا بدانند کجاها باید انعطاف داشته باشند.
شما میخواهید کارمندانتان، کارهایشان را دوست داشته باشند. می خواهید به کارها علاقه نشان دهند و احتمالاً از کارشان لذت ببرند.باید بدانید که شما در این زمینه نقش مهمی خواهید داشت. این میزان توجه شما به کارهاست که معیار آنها در توجه به کارهایشان خواهد بود.
وقتی شما به کارها اهمیت دهید مثلاً در مسیر پربار شدن محتوای کار موردنظرتان کوشا باشید به کارکنان انگیزه میدهید. اگر به این نکتهها توجه نداشته باشید و در مدیریتتان انعطافپذیری را فراموش کنید متوجه خواهید شد که بی انگیزگی کارکنان شایع شده است.
سخن آخر
مهم ترین عامل در بی انگیزگی کارمندان نداشتن KPI است و ما در این مقاله ۴ علت بی انگیزگی کارکنان و شیوههای غلبه بر آن بررسی شد. همچنین گفتهشده یک مدیر چگونه میتواند فضایی پرانگیزه برای کارکنانش فراهم کند. در پایان نیز لزوم انعطافپذیری در برخورد با کارمندان بیان شد.
آیا شما در برخورد با بی انگیزگی کارکنان به این موارد توجه کردهاید؟ وضعیت انگیزش را در کارکنان شرکتهای ایرانی چگونه ارزیابی میکنید؟
شما میتوانید برای کسب اطلاعات بیشتر در حوزه توسعه فردی به دیگر مقالات ما در سلام کسب و کار رجوع کنید.