ارتباطات کاری و روابط حرفهای خود را برای دست یابی به موفقیت پرورش دهید ارتباطات کاری در موفقیت انسانها نقش مهمی دارد. هیچکدام از ما بهتنهایی به موفقیت دست نمییابیم. دنیای کار احتمالاً بزرگترین ورزش تیمی است که هریک از ما در آن شرکت خواهیم کرد. بااینحال، گاهی ممکن است احساس کنیم که همکاران ما بهجای بازی در سمت موافق و برای شرکت موافق، در تیم رقیب هستند؛ پس روابط اهمیت دارند.ما در این مقاله موضوع ارتباطات کاری را بررسی خواهد کرد.
روابط کنترلنشده در ارتباطات کاری
زمانی که اشتباهها اتفاق میافتند، اهداف از بین میروند و از خط خارج شدن مشاغل، معمولاً به خاطر نداشتن صلاحیت یا تخصص نیست، بلکه به دلیل مدیریت بد روابط اجتماعی و دقت نکردن در کارمندیابی است.
کیفیت و سلامت روابط حرفهای و ارتباطات کاری ما تأثیر مستقیمی بر خروجی کار ما، روحیه، انگیزش و در برخی موارد، شهرت ما دارد.
این موضوع، بهخصوص در زمان انتقال آشناست؛ وقتی برای سمت دیگری انتخاب میشوید، به سمت رهبری ارتقا پیدا میکنید یا به سازمانی جدید ملحق میشوید.
درحالیکه در هر سازمان، رهبران و مدیران کارآمد بسیار مهم هستند، بسیاری از شرکتها هنوز رویکرد «یا پیروزی یا شکست» را برای پیشرفت انتخاب میکنند و در طول تحولات بحرانی از کارکنان خود حمایت نمیکنند.
این موضوع حتی وقتیکه در حرفه خود پیش میرویم، آشکارتر نیز میشود. با افزایش تجربه و سابقه به این فرضیه (نادرست) میرسید که «اگر بهاندازه کافی کار انجام دهید، به نتیجه میرسید.»
مطمئن هستم که این کار را انجام میدهید، اما به چه قیمتی؟
انتقال بدون مشکل؟
وقتی در سمت جدید به موفقیت میرسیم، آمار فراوان نیستند. تحقیقات و مقالات بهطور مداوم بیان میکنند که ارتقای رهبران به سمتی جدید، بهطور متوسط شش ماه طول میکشد.
درباره آخرین ترفیع خود فکر کنید. چطور خودتان را برای مسئولیتهای جدیدتان آماده کردید؟ شرکت شما چه حمایتی از شما کرد؟
واضح است که هر رهبری در طول مسیر مرتکب اشتباه خواهد شد. با کمی مراقبت و توجه و سرمایهگذاری در پیشرفت، میتوانید با سرعت بیشتری به سمت جدید خود برسید و نهتنها مانع ضرر بالقوه شوید، بلکه از آسیب به شهرت خود نیز جلوگیری کنید.
ممکن است شما پانزده سال با موفقیت در صنعت مالی تجاری کارکرده باشید؛ جایی که تمرکز کاملاً بر روی استراتژی کسبوکار است و سود و زیان اهمیت دارد: «این مسئله شخصی نیست، بلکه کسبوکار است.»
بااینحال، چیزی که در شرکتها، تیمها و رهبران موفق مشاهده کردم این بود که آنهایی که به توقعات بیشازحد دست یافتند، فقط روی اعداد تمرکز نداشتند، بلکه روی استراتژی کارکنانشان و توسعه روابط پیروزمندانه و ارتباطات کاری نیز تمرکز داشتند.
روابط پیروزمندانه
پرورش تیمهای برنده و داشتن کارمندانی که استخدام میشوند و در یک مسیر حرکت میکنند، مایه افتخار نیست.
این مورد از الزامات کسبوکار است. نوعی وظیفه شخصی است.همه ما در ارتباطات کاری با افرادی بودهایم که دوستشان نداشتهایم یا بودن با آنها را آزاردهنده میدانستیم.
شرکت باید بسیار تلاش کند که کارکنان بسیار مغرور خود، افرادی را که راجع به هر موضوعی بهغیراز کار صحبت میکنند، یا فردی را که به نظر میرسد مسئولیتهای زیادی دارد و راجع به هر موضوعی شکایت میکند، به انجام کار وادارد.از طرف دیگر، مطمئن هستم که شما روابط حرفهای و ارتباطات کاری را تجربه کردهاید که نشاندهنده رویکرد مشارکتی است. مثل همکاری که از مسیر خود خارج شد تا به موفقیت شما کمک کند و با شما همکاری کرد و اطلاعات را به اشتراک گذاشت تا از حصول اهداف فردی و تجاری مطمئن شود.
هیچیک از ارتباطات کاری موفق یا بینتیجه، تصادفی رخ نمیدهد.
رهبران موفق روابط خود را پرورش میدهند.
یک دقیقه وقت بگذارید تا سه هدف مهمی که باید طی چند ماه آینده به آنها دست پیدا کنید یادداشت کنید.
کنار هر هدف، نام همکارانی که میتوانند بهطور مستقیم بر موفقیت شما تأثیر بگذارند یا بهطور بالقوه آن را تضعیف کنند، بنویسید.
• همانطور که هر فرد را در نظر میگیرید، سلامتی آن رابطه کاری را چگونه توصیف میکنید؟
• آیا این ارتباطات کاری سالم است و بر موفقیت مشترک تمرکز دارد، یا بهتر است بهعنوان رابطهای پرتنش و خصمانه مشخص شود؟
اگر متوجه شدید در رابطهای هستید که بهاندازه نیاز شما سازنده نیست، وحشت نکنید. میتوانید آن را تغییر دهید.
به هر دلیلی خودتان را درجایی که هستید پیدا کنید. به خودتان مدیون هستید که اولین کار برای تغییر را انجام دهید.
در اینجا ۴ مرحله وجود دارد که به شما کمک میکند ارتباطات کاری را با سازمان خود پرورش دهید:
۱. توسعه
مطمئن شوید که نهتنها روی روابط عمودی رو به بالا و رو به پایین داخل شرکت، بلکه روی روابط درحالتوسعه درونسازمانی و روابط افقی با همکاران خود نیز متمرکز هستید.
به دنبال فرصتهایی برای آشنایی با اطرافیان خود بهعنوان یک انسان باشید، نهفقط در سطح معاملاتیِ «میتوانید این کار را برای من انجام دهید؟»
ممکن است هنگامیکه وقت صرف میکنید تا از آنها سؤال بپرسید و پاسخ آنها را بشنوید، از اینکه چقدر به آنها وابسته هستید شگفتزده شوید.
۲. تنظیم
وقتی به سمت مدیریت جدیدی ارتقا مییابید، توصیهها و راهنماییهایی که نیاز دارید دیگران به شما بکنند بهاحتمالزیاد تغییر خواهد کرد. انتقال به نقش یا سطح مدیریتی جدید فرصتی برای ارزیابی مجدد شبکه ارتباطی شماست.
زمانی را صرف کنید تا مشخص کنید که ممکن است در کجا به تکمیل شبکه ارتباطی خود با مشاوران نیاز داشته باشید. شبکهای که میتواند دیدگاههایی متفاوت ارائه کند. شاید لازم باشد ارتباطات کاری دیگری برقرار کنید.
برای مثال، اگر اکنون همسالان خود را مدیریت میکنید، فکر نکنید که همه نیاز به تغییر را آنهم به همان روشی که شما انجام میدهید درک میکنند. تصمیم خود را آشکارا بیان کنید.
۳. کار
از همکاران خود درخواست کمک و راهنمایی کنید؛ چون ممکن است تنها موردی که خودتان در نظر نگرفتهاید، به شما توصیه کنند. با پرسیدن سؤالات، همکارانتان در موفقیت شما سهیم میشوند.
آنچه میتوانید برای کسب اطمینان از موفقیت خود انجام دهید درک کنید و آنچه نیاز دارید، به اشتراک بگذارید و از دیگران انتظار داشته باشید که از اهداف و تیم شما حمایت کنند.
۴. اشتراک
موفقترین اشخاص کسانی هستند که ارتباطات کاری و شبکه ارتباطی و تخصص خود را به اشتراک میگذارند. آنها بیشتر ازآنچه میگیرند به ما میدهند. با افراد آشنا شوید، دانش خود را با آنها سهیم شوید و بهعنوان یک فردِ همیشه در دسترس شناخته شوید.
سخن آخر
درنهایت، در بازی بمانید و در صورت نیاز، بازی خود را تغییر دهید. خطرهای بسیاری برای شما و تیم شما وجود دارد.
برای اینکه مدیری موفق باشید، به یاد داشته باشید که کسبوکار، موضوعی شخصی است و روابط ما اهمیت دارند. آیا شما به گسترش ارتباطات کاری اهمیت میدهید؟