۴ نوع سبک مدیریت برای تبدیل شدن به یک رهبر قوی سبک مدیریت و تسلط بر بهترین نوع آن عنصر اصلی پرورش و رشد یک تیم موفق است. نوع مدیریت شما، تأثیر مستقیمی بر موفقیت تیمتان دارد. یک رهبر قوی، وفاداری، سختکوشی و سطح خوبی از روحیه را به کارمندان خود میبخشد. در حالی که رهبران ضعیف، ممکن است موجب ناپایداری مکرر، از دستدادن بهرهوری و بی انگیزگی کارکنان شوند.
با انجام اقداماتی میتوانید اطمینان حاصل کنید که در دستۀ رهبران قدرتمند قرار دارید. یکی از این اقدامات، شناخت و اجرای انواع سبک های مدیریت است که به تیم شما برای انجام کارها به بهترین شکل، الهام میبخشد.
رهبران و مدیران شرکتها با راههای مختلف، از همکاری در پروژهها گرفته تا بازخورد دادن، با کارمندان خود تعامل دارند. بنابراین تعجبی ندارد که بدانیم رهبران تأثیر زیادی بر احساس کارمندان نسبت به شغلشان دارند. در واقع، یک مطالعه نشان داده که تقریباً نیمی از کارمندان اظهار داشتند که به دلیل بد بودن مدیر خود، آن شغل را رها کردهاند.
اگر نگاه دقیقتری به وضعیت بیندازید ممکن است روابط مستقیم زیادی بین کیفیت یک مدیر و عوامل مهمی مانند مشارکت کارمندان و ماندگاری آنها در سیستم و شاد بودنشان پیدا کنید.
۱٫ سبک مدیریت نظری
رهبران نظری، مسیری استراتژیک و سطح بالا برای شرکت ایجاد کرده و به خوبی میان اعضای تیم برای رسیدن به اهداف، وحدت به وجود میآورند. به عبارت دیگر، رهبر نظری فردی است که نقشۀ راه را برای شرکت فراهم میکند و کارمندان کسانی هستند که در جایگاه یک راهنما، برای هموار کردن مسیر به جلو از آن استفاده میکنند.
با این حال، بدان معنا نیست که سبک مدیریت نظری باعث تصمیمگیری مستبدانه شود. حتی اگر در نهایت رهبر تصمیم نهایی را برای مسیر شرکت بگیرد، این چشمانداز بر اساس آن چیزی شکل میگیرد که به نفع سازمان و کارمندان باشد. به همین دلیل است که رهبران نظری باید روشنفکر باشند و این روشنفکربودن به آنها اجازه میدهد از کارمندان خود بازخورد گرفته و در هنگام بروز موانع، تغییراتی ایجاد کنند.
یکی از مزایای این سبک مدیریت ، این است که باعث ایجاد اعتماد بین رهبر و کارمندان میشود لذا رهبران نظری، برای انجام کارها به تیمهای خود تکیه میکنند و در نتیجه، کارمندان برای ایفای نقشهای روزمرۀ خود، استقلال بیشتری خواهند داشت. این یک روش مؤثر برای بنای رابطهای محکم با کارمندانتان است.
مزیت دیگر سبک مدیریت نظری، انعطافپذیر بودن آن است. یکی از بهترین چیزها راجع به یک چشمانداز این است که راههای «درست» زیادی برای رسیدن به آن وجود دارد که به شرکت این قابلیت را میدهد تا روشها و مسیرهای مختلفی را بیازماید.
ویژگیهای لازم برای تسلط بر این سبک مدیریت عبارتاند از:
- هوش هیجانی بالا
• انعطافپذیری هنگام بروز موانع
• پذیرش بازخورد
• توانایی الهامبخشیدن و ایجاد انگیزه و وحدت در گروهها
• مهارتهای تفکر استراتژیک و بلندمدت
سبک مدیریت نظری در عمل به چه صورت است
یک استارت آپ، در حال عرضۀ یک محصول جدید است. مدیرعامل با تیم رهبری خود نشستی برپا میکنند و با همراهی یکدیگر، استراتژی سطح بالایی برای معرفی نهایی محصول به بازار عرضه میکنند. او میزبان یک نشست همهجانبه برای نشاندادن چشمانداز به کل شرکت است و راجع به آن، بحث میکند. در همین حین، به کارمندان خود اختیار این را میدهد که مراحل بعدی را انجام دهند.
مدیرعامل این شرکت برای راهنمایی کارمندان در طول مسیر آماده است و بهطور مرتب، هماهنگیهای لازم را با تیم انجام میدهد تا مطمئن شود همه چیز در مسیر درست پیش میرود، اما در فعالیتهای روزانه شرکت نمیکند.
۲٫ سبک مدیریت دموکراتیک
رهبری که از سبک مدیریت دموکراتیک پیروی میکند، چشماندازها و بازخوردهای کارمندانش را جمعآوری کرده و برای تصمیمگیری استفاده میکند. این کار با هدف ایجاد وحدت بین ذینفعان اصلی انجام میشود. برخلاف سبک های مدیریت از بالا به پایین که تصمیمها را فقط تیم رهبری میگیرند، سبک مدیریت دموکراتیک واضح است و کارمندان را به مشارکت تشویق میکند و تقریباً قابلیت دیدهشدن دارد.
این کار سودمند است؛ چرا که تضمین میکند کل سازمان در تصمیمگیری دخیل باشند یا حداقل، در جریان چگونگی گرفتن تصمیمات اصلی قرار گیرند. سبک مدیریت دموکراتیک همچنین به این دلیل مفید است که صدای تمامی افراد شرکت شنیده میشود و باعث تنوع تفکرات و نظرات خواهد شد.
این سبک برای رهبران و مدیران شرکت نیز مزایایی خواهد داشت. داشتن فرصت برای بررسی مداوم مسائل با کارمندان و شنیدن بازخوردهایشان این امکان را ایجاد میکند که دیدگاههای انتقادی رفته رفته جای خود را به امید و احساس تعلق و اهمیتدادن به آیندۀ سازمان بدهند.
ویژگیهای لازم برای تسلط بر این سبک مدیریت عبارتاند از:
- بیطرفبودن
• مهارتهای ارتباطی قوی
• توانایی درک انبوه عقاید و دیدگاهها
• مهارت تصمیمگیری
• روشنفکربودن
سبک مدیریت دموکراتیک در عمل به چه صورت است
مدیر، خودش باید تصمیم بگیرد که پروژهای را که میخواهد تولید کند، نتایج مبهم به همراه دارد یا خیر. او به جای اینکه به تنهایی تصمیم بگیرد، جلسات دو نفره با هریک از افراد دخیل در پروژه برگزار میکند و یک نظرسنجی ناشناس انجام میدهد و دادههای اضافی را جمعآوری میکند.
پس از جمعآوری تمام بازخوردها، اگر بیشتر آنها مبنی بر نادرست بودن یک تصمیم باشند و بگویند تنها زمان است که هدر میرود، مدیر تصمیم میگیرد پروژه را لغو کند.
۳٫ سبک مدیریت مربیگرانه
این سبک مدیریت بر پیشرفت کاری و شخصی کارکنان تأکید میکند. رهبرانی که این سبک را دنبال میکنند، عمیقاً بر نیازهای تیم خود سرمایهگذاری میکنند و بیشتر از اینکه یک «رئیس» سنتی باشند، نقش یک مربی را ایفا میکنند. این بدان معناست که آنها برای راهنماییکردن و مشاوره دادن، حامیگرانه عمل میکنند و همیشه به دنبال فرصتی هستند تا به پیشرفت کارمندان خود، کمک کنند.
این کار در عمل چگونه به نظر میرسد؟ برای مثال، تصور کنید کارمندی علاقه و تعلق زیادی به بازاریابی درون گرا دارد. مدیری که پیرو سبک مربیگرانه باشد، برای این کارمند فرصتهایی پیدا خواهد کرد تا بر روی پروژههای بازاریابی درونگرا کار کند؛ او را تشویق میکند که در رویدادهای مرتبط شرکت کند و فضا و منابع لازم را برای ارتقای مهارتهای لازم او برای موفقیت، فراهم خواهد کرد.
مدیریت مربیگرانه روشی عالی است چرا که به کارمندان نشان میدهد رهبرشان به موفقیت و رفاه آنها اهمیت میدهد. این روش کارمندان را ترغیب میکند که کار با کیفیتی انجام دهند و این امکان را ایجاد میکند که هر زمان مشکلی در کار به وجود آمد، از طرف مدیران خود احساس امنیت کنند. این خیلی بهتر از آن است که کارمندانی داشته باشیم که به مدیران خود اعتماد ندارند و شرکت را بدون خبر، ترک میکنند.
ویژگیهای لازم برای تسلط بر این سبک مدیریت عبارتاند از:
- تمایل عمیق برای کمک به رشد حرفهای و شخصی کارمندان
• مهارت خوب در گوشدادن و بازخورددادن
• همدلی و توانایی برقراری ارتباط با دیگران
• مهارتهای حل مشکلات
• توانایی ایجاد اعتماد و روابط معنادار
سبک مدیریت مربیگرانه در عمل به چه صورت است
مدیری، یک کارمند زحمتکش به نام تام دارد که دچار مشکلاتی شده است. مدیر، متوجه است که تام، باهوش و سختکوش است اما در کار خود افت کرده، بنابراین، از بررسی کردن عملکرد استفاده میکند تا راهی برای حمایت از این کارمند پیدا کند.
مدیر برای بازخورد دادن به روشی روشن اما همدلانه از این عبارات استفاده میکند و در میان چالشهایی که تام با آنها مواجه شده است، درهای خلاقیت گشوده میشوند:
« تو در فلان کار عالی عمل کردهای و مایلم به عملکرد خوب خود ادامه دهی.»
یا
«خیلی خوشحال میشوم فلان کار را انجام دهی. شنیدهام که تلاش تو، خیلی به انجام فلان کار در تیم کمک کرده است.»
کالچر امپ (Culture Amp)، شرکتی که فعالیتش شامل آسانسازی جمعآوری و درککردن و انجام اقدامات برای بازخورد دادن به کارمندان است، اخیراً لیستی از تمامی این گونه عبارتها گردآوری کرده است و آنها را در مقالهای راجع به «عبارتهای بررسی عملکرد»، با مثالهایی از اتفاقات واقعی نگاشته است. در اینجا چند نکته از آنها ذکر شده است:
«تو در فلان کار عالی عمل کردهای و مایلم به عملکرد خوب خود ادامه دهی.»
مثالی از کالچر امپ:
«شما در ساخت اسلایدهای بازاریابی مناسب و هوشمندانه عملکرد بسیار خوبی دارید. اگر به همین رویه ادامه دهید خیلی عالی خواهد شد؛ به خصوص که من میدانم از فرایندهای خلاقانه لذت میبرید.»
«خیلی خوشحال میشوم فلان کار را انجام دهی. شنیدهام که تلاش تو، خیلی به انجام فلان کار در تیم کمک کرده است.»
مثالی از کالچر امپ:
«خیلی خوب میشود اگر کماکان، صدایی برای تیم خود باشی. بسیاری از همتیمیهایت میگویند که شنوندهای فوقالعاده هستی و برای گفتن ایدههایشان به تو، احساس راحتی میکنند.»
آنها با هم، برنامهای عملی عرضه میکنند که شامل اضافهکردن تنوع بیشتر در حجم کار تام و دادن فرصت به او برای تازهسازی مهارتهای خود از طریق دورههای آنلاین با هزینۀ شرکت میشود. مدیر بهطور مرتب حواسش هست که تام احساس کند برای موفقیت، هرچه لازم است در اختیار داشته باشد را دارد.
۴٫ سبک مدیریت غیرمداخلهگر
سبک مدیریتی غیرمداخلهگر، همان طور که از اسمش پیداست، بدون دخالت است و کارمندان را تشویق میکند که در بیشتر تصمیمگیریها و حل مسائل و کار، ابتکار به خرج دهند. هنگامی که کارمندان در محیط کسب و کار مناسبی قرار گیرند، فضا و اعتماد و اقتدار کافی پیدا خواهند کرد تا به سبکی کار کنند که بیشترین بازدهی را داشته باشد.
معمولاً، شرکتهایی که ساختار مسطحی دارند یا پیرو سلسله مراتب سخت و انعطافناپذیری نیستند، راحتتر میتوانند به این سبک عمل کنند. همچنین مهم است که حتماً تیمی از کارمندان بسیار پویا و شایسته داشته باشید که با حداقل نظارت از سمت رهبری، کار خودشان را انجام دهند و راحت باشند.
مدیران همچنین باید آمادگی این را داشته باشند که هر زمان کارمندانشان گیج یا سر به هوا شدند، حالت ریاستمآبانه خود را نشان دهند.
فایدۀ این نوع رهبری این است که منجر به افزایش بهرهوری، نوآوری و خلاقیت میشود چرا که هیچ محدودیتی در نحوۀ کار یا تفکر کارمندان وجود ندارد.
مانند سبک مدیریتی نظری، میزان آزادی اعطا شده به کارمندان نیز راه بسیار خوبی برای بنای یک رابطۀ محکم و مبتنی بر اعتماد است.
ویژگیهای لازم برای تسلط بر این سبک مدیریت عبارتاند از:
- مقادیر بالای اعتماد میان اعضای تیم
• امکان اینکه دخالت نکنید اما هر زمان لازم بود در دسترس باشید
• مهارتهای مدیریت منازعه۱
• راحتی با ساختارهای غیرمتمرکز
• بررسی پیشرفت بدون مداخله بیش از حد
سبک مدیریتی مربیگرانه در عمل به چه صورت است
سرپرست بازاریابی، پروژۀ جدیدی را با تیم بسیار مستقل، شایسته و باانگیزۀ خود در میان میگذارد. او بخشهای بزرگی از پروژه را بر اساس نقاط قوت کارکنان بر عهدۀ آنها میگذارد و به آنها مهلت و اجازه میدهد با کارهای انفرادی، آن را پیش ببرند.
گهگاه از اعضای گروه میپرسد چیزی نیاز دارند یا خیر که اگر نیاز نداشتند، کاملاً تا پایان مهلت انجام کار دخالتی نمیکند.
سخن آخر
در نهایت، نوع سبک مدیریتی که انتخاب میکنید، بستگی به خود شما دارد. اگر برای این تصمیمگیری به راهنمایی احتیاج دارید، در اینجا چند سؤال کلیدی که برای شروع کار باید از خود بپرسید آورده شده است:
- کدام یک از این سبکها، بیشتر از همه با نقاط قوت من مطابقت دارد؟
- سبک مدیریتی فعلی من، چه کمبودهایی دارد و آیا هیچ یک از این گزینهها، این خلأ را جبران میکند؟
- نیازهای سازمان من در این لحظه چه هستند؟
- آیا تاکنون کارمندان من به یک سبک مدیریتی، تمایل و ارجحیت نشان دادهاند؟
- رهبران شرکتهایی که برایم الگو هستند و تحسینشان میکنم، از کدام سبک پیروی میکنند؟
به خاطر داشته باشید که مجبور نیستید همیشه به یک نوع سبک مدیریتی پایبند بمانید؛ بلکه میتوانید چند سبک را امتحان کرده و ببینید کدام بیشتر به دردتان میخورد، یا حتی میتوانید سبک خاص خود را با ترکیب بخشهای موردعلاقهتان از هر سبک، به وجود آورید.
از اکتشاف و خلاقشدن نترسید! هدف نهایی، تسلط بر سبک مدیریتی است که بیشترین تطابق و آسایش را برای شما دارد و همچنین به کارمندانتان این فرصت را میدهد که بهترین نسخه از کار خودشان را نشان دهند.
شما از کدام نوع سبک مدیریتی برای کسب و کار خود استفاده میکنید؟ آیا سبکهای مدیریتی دیگری هم میشناسید؟
لطفا ما را در Instagram دنبال کنید.