فن بیان یک مهارت ساده نیست! مهارتی است که میتواند در بسیاری از مواقع نجاتدهنده باشد. در این مقاله همراه ما باشید تا با فنون سخنرانی بیشتر آشنا شویم.
تاریخچه فنون سخنرانی
سخنرانی به عنوان یک فن و هنر مفهوم تازهای نیست. در زمان یونانیان باستان، هر مرد جوان برای اینکه به عنوان یک شهروند پذیرفته شود باید توانایی فن بیان و سخنوری خود را در جمع به نمایش میگذاشت. اولین بار حدود ۲۰۰۰ سال پیش، ارسطو قوانین فن سخنرانی را به صورت مدون درآورد. سه جنبه اصلی برای ارائه یک سخنرانی عالی شامل موارد زیر بود:
- شخصیت سخنران (Ethos): شخصیت سخنران به این موضوع اشاره میکند که برای یک سخنرانی عالی، اولین اصل شخصیت سخنران است. داشتن مهارت فن بیان و سخنوری، شخصیت کاریزماتیک، دانش و اطلاعات در حوزه مورد بحث از جمله ویژگیهای اصلی یک سخنران موفق است.
- قوانین منطقی (logos): قوانین منطقی چگونگی انتقال محتوای ذهنی سخنران را مورد توجه قرار میدهد که توسط سخنران برای نتیجهگیری از بحث بکار گرفته میشود.
- روشهای برقراری رابطه بین فردی (Pathos): انتقال مطلب توسط سخنران به مخاطبین و اصول و فن سخنرانی و مذاکره که مورد توجه افراد متخصص در این حوزه است.
بعد از آن، قوانین و فن سخنرانی از یونان به سایر همسایگان مانند روم انتقال یافت و منابع مکتوبی مانند کتاب « De Oratore» توسط سیسرو (Cicero) که وکیلی در رم باستان بود، در زمینه آموزش سخنرانی گردآوری و منتشر شد. بر اساس نظرات این نویسنده، سخنرانی عالی شامل ۵ مرحله اصلی است:
- خلاقیت در بسط و ارائه موضوع بهطوریکه مخاطبان را جذب کند
- تنظیم ساختار برای ارائه مطلب به صورت جامع و منسجم
- آماده کردن متن سخنرانی
- حفظ کردن متن سخنرانی
- چگونگی ارائه مطلب بهطور مؤثر با استفاده از بدن و صدا برای جذب مخاطب
امروزه با بهرهگیری از دانش گذشته و تکمیل آن، عناصر و فن سخنرانی در دنیای مدرن دچار تغییر و اصلاحاتی شده و در دسترس همگان قرار گرفته است. با توجه به پیشرفتهای تکنولوژی، بخصوص اینترنت، کامپیوتر و سیستمهای ضبط و پخش و سایر رسانهها تحولی در شیوه سخنرانی بوجود آمد. فرمولی که امروزه برای ارزیابی ارزش و امتیاز یک سخنرانی عالی در بسیاری از منابع تخصصی به آن اشاره میشود این است: «چه کسی، چه چیزی را از چه طریقی، به چه گروهی با چه میزان از سطح اثر ارائه میدهد؟»
توانایی سخنرانی عالی یکی از مهارتهایی است که در زمینههای مختلف شغلی و تحصیلی بسیار حائز اهمیت است. همچنین داشتن مهارت فن بیان و سخنوری یکی از کلیدهای کسب موفقیت و ارتقا جایگاه شغلی است که میتواند باعث افزایش چشمگیر سطح درآمد شود. کتابهای زیادی در زمینه آموزش سخنرانی و روشهای افزایش مهارت فن بیان و سخنوری نوشته شده است.
دورههای بسیاری برای آموزش سخنرانی و تکنیکهای لازم برای ارائه یک سخنرانی عالی برگزار میشود. با این وجود تنها اطلاع از نکات نظری برای موفقیت به عنوان یک سخنران کمکی نمیکند. بعد از کسب اطلاعات و افزایش آگاهی در زمینه فن سخنرانی، باید بتوانید این دانش را با بکارگیری در موقعیتهای واقعی به یک توانایی و مهارت تبدیل کنید. با الگو قرار دادن شیوه و فن سخنرانی افراد موفق و مشهور، مانند نلسون ماندلا (Nelson Mandela)، آنتونی رابینز (Tony Robbins)، مارتین لوترکینگ (Martin Luther King, Jr)، آبراهام لینکلن (Abraham Lincoln)، میتوان اصول و قواعدی را استخراج نمود که بکارگیری آنها در کسب موفقیت در زمینههای مختلف زندگی مانند حوزههای فردی، اجتماعی، شغلی و تحصیلی مؤثر است.
سخنرانی چیست؟
تقریباً همه ما تجربه قرارگرفتن در موقعیت سخنرانی در حضور جمع را داشتهایم. ممکن است در یک جلسه رسمی در دانشگاه، مدرسه یا محل کار در مورد تحقیق یا گزارش کار خود ارائه داده باشید. این تجربه نمونهای ابتدایی از سخنرانی است. البته معمولاً سخنرانی برای گروه مخاطبین با تعداد نفرات زیاد ارائه میشود و فرد ارائهدهنده یعنی سخنران فردی است که از لحاظ دانش و توانایی انتقال آن فرد متبحر و متخصص است.
سخنرانی ترکیبی از فن، علم و هنر است؛ توانمندی که برای انتقال شفاهی مطالب و محتوایی با موضوع مشخص و ارائه هدفمند به منظور اطلاعرسانی، تأثیرگذاری یا سرگرمی به صورت انفرادی، معمولاً برای گروهی از مخاطبین با استفاده از مهارتهای ارتباط کلامی و غیرکلامی است. داشتن دانش و آگاهی از اصول نظری در مورد شیوههای ارائه یک سخنرانی عالی و حرفهای ضروری است. از طرفی، از آنجا که سخنرانی یک فن است برای کسب مهارت فن بیان و سخنوری مانند هر فن دیگری، نیاز به دانستن اصول و تکرار و تمرین این اصول در عمل است.
با وجود وجوه مشترکی که سخنرانان موفق دارند هر یک شیوه خاص و منحصربهفرد خود را برای ارائه و تعامل با مخاطبین دارد و این بستگی زیادی به ویژگیها و توانمندیهای شخصی و خلاقیت در بکارگیری آنها دارد. از این جهت سخنرانی یک هنر است. داشتن جذابیت، فصاحت و بلاغت در کلام سخنران اهمیت زیادی دارد. میزان تسلط سخنران بر فن سخنرانی و شیوه ارائه او میتواند تأثیر زیادی بر میزان انتقال مطلب و یادگیری شنونده داشته باشد. نحوه اطلاعرسانی برای آشنایی با شخصیت و تجربیات سخنران و موضوع اصلی جلسه در فضای مجازی و به صورت محیطی برای ایجاد آشنایی و جذب مخاطب اهمیت زیادی دارد.
از آنجا که سخنرانی بیشتر یک روش انتقال مطلب به صورت یک طرفه است، برای حفظ توجه و تمرکز شنونده در طی جلسه، سخنران میتواند از راهکارهایی برای کاهش میزان حواسپرتی و عدم توجه مخاطبین استفاده کند. استفاده از ابزارهایی مثل پیشنویس تایپ شده، بروشور، اسلایدهای تصویری، دکور و فضاسازی مناسب میتواند در جلب توجه و انتقال مطلب مؤثر باشد.
تعاملات بین فردی که از طریق انتقال مطالب به صورت شفاهی صورت میگیرد انواع مختلفی دارد:
- ارتباط تعاملی: این نوع از تعامل، نوعی ارتباط کلامی است که شما به طور متناوب نقش گوینده و شنونده را دارید و دو یا چند نفر با هم گفتگو میکنند.
- ارتباط غیرتعاملی: این نوع از ارتباط به صورت ارتباط یک طرفه و غیرحضوری یا پیام ضبط شده است.
- ارتباط نیمهتعاملی: در این نوع ارتباط بین فردی، یک نفر گوینده مطالبی را برای گروهی از مخاطبان به صورت حضوری ارائه میدهد که شنوندگان مشارکت کلامی ندارند ولی فرد ارائهدهنده با دیدن حالتهای چهره مخاطب و زبان بدن او به نوعی با مخاطبین خود ارتباط برقرار میکند و از آنها بازخورد میگیرد. به این نوع از ارتباط، سخنرانی گفته میشود.
سخنران کیست؟
به فردی که در حضور گروهی از مخاطبین و شنوندگان در ارتباطی نیمهتعاملی، به ارائه اطلاعاتی در مورد موضوعی خاص میپردازد، سخنران میگویند. سخنران برای اینکه بتواند با مخاطبین خود ارتباط برقرار کند باید تواناییهایی داشته باشد. از جمله این تواناییها داشتن فن بیان قوی و اعتماد به نفس بالا است. بدون این تواناییها سخنران نمیتواند اطلاعات مورد نظر را به خوبی منتقل کند. سخنران باید بتواند با استفاده از کلمات، لحن و زبان بدن آنچه در ذهن دارد به مخاطب انتقال دهد. در ادامه به تفصیل در مورد ویژگیهای یک سخنران حرفهای و آموزش سخنرانی توضیح خواهیم داد.
ویژگیهای سخنران حرفهای
از ویژگیهای اصلی یک سخنران خوب داشتن مهارتهای ارتباط کلامی و غیرکلامی بالا شامل هوش هیجانی، اعتماد به نفس، فن بیان قوی و آگاهی و استفاده درست از زبان بدن است. کسب هر یک از این مهارتها جزئیات زیادی دارد که علاوه بر آگاهی از آنها باید بتوانید در عمل در موقعیتهای واقعی و در جلسات سخنرانی، به خوبی آنها را بکارگیرید. به گفته جرالد فورد (Gerald Ford)، هیچ چیز در زندگی مهمتر از توانایی برقراری ارتباط مؤثر نیست.
هوش هیجانی
هوش هیجانی شامل ابعاد مختلفی مانند توانایی شناخت احساسات خود و دیگران، توانایی مدیریت احساسات در ارتباط با خود و دیگران است. همه ما در زندگی روزمره با هیجانات پایه شامل شادی، غم، خشم، انزجار و ترس مواجه میشویم. سایر احساسات و هیجانات ما ترکیبی از این هیجانات پایه هستند. به طور مثال حس خجالت را میتوان ترکیبی از غم و ترس در نظر گرفت. در وهله اول اینکه ما بتوانیم این احساسات را به صورت متمایز در درون خود شناسایی کنیم اهمیت زیادی دارد.
مثلاً ممکن است با یکی از همکاران خود برخورد کنید و از او بپرسید امروز حالت چطور است؟ و همکار شما بگوید «زیاد حالم خوب نیست.» این پاسخ خیلی کلی است ولی اگر بگوید «به خاطر بحثی که چند دقیقه پیش با یک مشتری داشتم کمی احساس عصبانیت میکنم» پاسخ واضحتری است. در این حالت همکار شما با استفاده از هوش هیجانی، احساس درونی خود را بخوبی متوجه شده و در یک جمله توانسته حس خود را بیان و به شما منتقل کند. این مرحله اول از هوش هیجانی است.
ممکن است همکار شما تصمیم بگیرد برای کم شدن این حس خشم و عصبانیت چند دقیقه در هوای آزاد قدم بزند و کمی با شما در مورد اهمیت جلسه و دلیل ناراحتیش صحبت کند. در این مرحله او با انجام این کار سعی در مدیریت هیجان خود داشته و میخواهد آن را کنترل کند. در این مرحله علاوه بر اینکه هیجان خود را به خوبی شناخته، میداند با چه راهکاری باید آن را کنترل و مدیریت کند. مرحله دوم از هوش هیجانی توانایی مدیریت احساسات و هیجانات خود است.
از طرفی شما با شنیدن صحبتهای دوست خود میتوانید احساسات او را درک کنید. توانایی درک هیجانات و افکار دیگران مرحله سوم از هوش هیجانی است.
در ادامه دوست شما میگوید برای اینکه بتوانم مشکل مشتری را حل کنم از او خواستم از فریاد کشیدن دست بردارد و مشکل خود را به صورت مکتوب نوشته تا پیگیری شود. این مرحله چهارم از تعریف هوش هیجانی است. اینکه علاوه بر درک هیجانات طرف مقابل، چگونه ارتباط خود با او را مدیریت کنیم.
از آنجا که سخنرانی نوعی تعامل اجتماعی است، داشتن هوش هیجانی بالا لازمه موفقیت در این مهارت است. یک سخنران حرفهای به خوبی هیجانات خود را مدیریت میکند. عکسالعمل مخاطبین خود را به خوبی درک میکند و نسبت به بازخورد آنها روند ارائه را پیش میبرد. به طور مثال یک سخنران باید بتواند اضطراب از حضور و در مرکز توجه بودن در جمع را مدیریت کند.
احتمالاً تجربه لرزش صدا یا دست در هنگام ارائه در جمع برای همه ما پیش آمده است. البته معمولاً این مسأله برای سخنرانهای مبتدی طبیعی است و با تکرار و تمرین برطرف میشود. ممکن است سخنران با دیدن حالت چهره مخاطبین متوجه شود که بخشی از مطلب را خوب انتقال نداده یا نحوه ارائه باعث خستگی شنوندهها شده است. در چنین موقعیتی با ایجاد تغییر فیالبداهه و خلاقانه روند ارتباط خود با مخاطب را اصلاح میکند و بازخوردها را در ذهنش ارزیابی میکند. سخنران باید ویژگیها و سطح دانش مخاطب خود را بداند و بر اساس آن نحوه ارائه مطلب را به گونهای تنظیم کند که طرف مقابل بتواند به خوبی مطلب را متوجه شود.
اعتماد به نفس
یکی از نکات مهمی که شما را به یک سخنور خوب تبدیل میکند، حس اعتماد به نفسی است که در گفتار و رفتار خود به مخاطبین منتقل میکنید.
پاسخ به سوال اعتماد به نفس چیست این است که قبل از انجام یک فعالیت با توجه به توانایی خود نتیجه را به درستی ارزیابی کنید و با باور به اینکه میتوانید در آن فعالیت موفق باشید، برای انجام آن اقدام کنید. اعتماد به نفس یک حالت ذهنی است که بر عملکرد فرد تاثیر مستقیم دارد. میزان اعتماد به نفس فرد در همه مواقع به یک اندازه نیست. ممکن است فردی در انجام کارهای آسان و روزمره اعتماد به نفس خوبی داشته باشد ولی در هنگام مواجهه با تکلیف یا مسئولیت دشوار خود را ببازد و اعتماد به نفس کافی نداشته باشد.
افرادی که بیشتر بر این باور هستند که در انجام تکالیف و برنامههایشان موفق هستند اغلب پیش از انجام کار وقتی خود را در حال انجام آن کار تصور میکنند، جملاتی شبیه جمله «من به خوبی از عهده انجام این کار برمیآیم.» را در ذهن خود میشنوند. به حس توانمندی درونی برای انجام فعالیتهایی که تصمیم به انجام آن میگیرید، اعتماد به نفس گفته میشود.
اولین قدم برای موفق بودن این است که قبل از اقدام به عمل، تصور ذهنی مثبتی درباره نتیجه عملکردمان داشته باشیم. زمانی که فرد هنگام انجام یک فعالیت خود را بازنده و شکست خورده تصور میکند احساس منفی شدیدی را در درون تجربه میکند. ممکن است برای اجتناب از تجربه واقعی این احساس شکست تصمیم بگیرد به کلی از انجام آن صرف نظر کند و در نتیجه قدمی در مسیر پیشرفت خود برنداشته و این باور که فرد توانمندی نیست در او تقویت میشود. یا ممکن است ترس از شکست در او اضطراب شدیدی ایجاد کند که بر بازده کارش تأثیر منفی زیادی داشته باشد. فردی که اعتماد به نفس بالایی دارد حتی اگر شکست بخورد چون به توانایی خود باور دارد آنقدر به تلاش خود ادامه میدهد تا به نتیجه برسد.
وقتی با فردی که اعتماد به نفس خوبی دارد مواجه میشوید از زبان بدن و نوع بیان اطلاعاتش متوجه این ویژگی او میشوید. اگر یک سخنران اعتماد به نفس بالایی داشته باشد، میتواند بر مخاطبین خود تأثیر بگذارد. بدون داشتن اعتماد به نفس بالا نمیتوانید یک سخنران حرفهای باشید. معمولاً افرادی که هوش اجتماعی بالایی دارند، با دیدن سخنران و نوع ارائه او متوجه کمبود اعتماد به نفس او میشوند و این پیشزمینه ذهنی ممکن است باعث شود که او را سخنران خوبی ارزیابی نکنند.
راهکارهای تبدیل شدن به سخنران خوب
برای داشتن اعتماد به نفس بیشتر به عنوان یک سخنران حرفهای موارد زیر را رعایت کنید:
دانش و اطلاعات فنی خود را کامل کنید
هنگامی که شما میخواهید در مورد موضوعی با دیگران گفتگو کنید مخاطب شما را از دو جنبه ارزیابی میکند:
۱- دانش شما در حوزه مورد بحث
۲- نحوه انتقال مطالب
داشتن دانش فنی و تخصص درباره موضوع گفتگو مهمترین ویژگی یک سخنران خوب است. گنجینه اطلاعات شما اصلیترین منبع اعتماد به نفس شما است. بهتر است تا در مورد موضوعاتی که دانشی درباره آن ندارید اظهار نظر نکنید.
کسب اطلاعات درباره اشخاص و مکانها پیش از جلسه
سعی کنید از طرق مختلف اطلاعاتی در مورد شرایط محیطی و مخاطبینی که قرار است در جمع آنها حاضر شوید بدست بیاورید. میتوانید قبل از جلسه یک بار به محل برگزاری جلسه یا گردهمایی بروید و با محیط بیشتر آشنا شوید. از طریق آشنایان اطلاعاتی درباره افراد حاضر در جلسه کسب کنید.
تصویرسازی ذهنی
واقعیتها را قبل از اینکه اتفاق بیفتند در ذهن خود تصویرسازی کنید. این تکنیک که در بسیاری از دیدگاههای روانشناسی توصیه شده، بسیار کاربردی است. بعد از جمعآوری اطلاعات کلی درباره جلسهای که به آن دعوت شدهاید، یک تصویرسازی با جزئیات را در ذهن خود مرور کنید. خود را در حال گفتگو با اشخاص مورد نظر تصور کنید، نحوه صحبت کردن و لباس پوشیدن خود را ببینید. حس مثبتی که از یک ارتباط اجتماعی موفق بدست میآورید را در ذهن بازسازی کنید.
ممکن است آنچه در واقعیت اتفاق میافتد چندان شباهتی به این تصویرسازی ذهنی نداشته باشد ولی همین مرور ذهنی از اضطراب ناشی از حضور در محیط ناآشنا میکاهد. اگر تجربه مثبتی از یک جلسه سخنرانی عالی داشتهاید آن را در ذهن مرور کنید و نقاط مثبت خود و بازخوردهای مناسبی که گرفتهاید را بخاطر بیاورید. اگر تجربه بدی از یک ارتباط اجتماعی داشتهاید، روند اتفاقات را مرور کنید و سناریو را بازسازی کنید. سعی کنید روش مناسب را برای اصلاح اشتباهات خود پیدا کنید. این تمرین تصویرسازی ذهنی را جلو آینه و یا با چشمان بسته چندین بار انجام دهید.
فیالبداهه و خلاق باشید
لازم نیست متن سخنرانی یا گفتگو را به طور دقیق و عین جملاتی که از قبل آماده کردهاید در جلسه تکرار کنید. سعی کنید خودتان باشید و با در نظر گرفتن کلیات موضوع روند صحبتها را با توجه به تعامل با مخاطبین به صورت خلاق و فیالبداهه پیش ببرید.
از گفتگوی درونی منفی با خود بپرهیزید
همه ما در طی روز بیشتر از هر کسی با خودمان گفتگوی درونی داریم. بخشی از این گفتگوی درونی صدای والد ما است که درونی شده است. مفهوم والد در ساختار شخصیتی، مجموع بایدها و نبایدهایی است که از بدو تولد تا پنج سالگی از طریق پدر و مادر و سایر مراقبین یا حتی رسانهها در ذهن کودک ضبط میشود. صدای والد تاثیراتی بسیار عمیق در ساختار شخصیتی کودک تا سالهای آینده بر جای میگذارد. این ضبطها بدون تجزیه و تحلیل توسط کودک پذیرفته میشود و بعدها در بزرگسالی به طور مداوم و ناخودآگاه در ذهن فرد بازنواخت میشود. در واقع بسیاری از افراد خودپنداره خود را از صدای والدشان برداشت کردهاند و این پایه اعتماد به نفس فرد است.
در افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند همواره گفتگوی درونی منفی در جریان است مثل این جملات «تو به اندازه کافی خوب نیستی، این بار هم مثل دفعات قبل همه کارها رو خراب میکنی» و معمولاً عملکرد این افراد به گونهای است که این گفتار منفی ضبط شده را تأیید میکند. برای شکستن این دور باطل لازم است به کمک یک مشاور حرفهای یا با مطالعه و تمرین به مرور زمان خودپنداره و گفتارهای درونی منفی خود را تغییر دهیم.
توجه داشته باشید که افزایش اعتماد به نفس در صحبت کردن بخصوص در جمع و جلسه سخنرانی یک مهارت است که مانند هر مهارت دیگر علاوه بر کسب اطلاعات نیاز به تمرین عملی دارد. ویژگیهای شخصی خود را با توجه به نکاتی که در بالا بیان شد ارزیابی کنید، نقاط ضعف و قدرت خود را شناسایی کنید و راهکارها را برای افزایش اعتماد به نفس خود به عنوان یک فرد اجتماعی موفق در موقعیتهای واقعی بکار گیرید.
کاریزما
ارائه تعریف و پیدا کردن کلمه فارسی که بتواند مفهوم واژه کاریزما را منتقل کند، آسان نیست. به بیان ساده کاریزما به مجوعهای از رفتارها و ویژگیهای مثبت و جذاب که باعث میشود دیگران با اشتیاق به سمت فردی کشیده شوند، گفته میشود.
کاریزماتیک بودن از جمله اصول سخنرانان محبوب است. بعضی از افراد کاریزما را ویژگی ذاتی و منحصر به افراد خاصی میدانند و برخی آن را مهارتی میدانند که در هر سنی و هر موقعیتی با یادگیری و تمرین قابل دستیابی است. اغلب سخنرانان مشهور و موفق افراد کاریزماتیک هستند. این افراد با نفوذی که در افکار دیگران دارند میتوانند آنها را مجذوب خود کنند و حتی باعث تغییر نگرش و رفتار مخاطبین خود شوند.
بخش زیادی از کاریزما به واسطه مهارت فن بیان و سخنوری نمایان میشود. رعایت ترکیب مناسبی از زبان بدن، حالات صورت، لحن، چیدمان کلمات، استفاده از استعاره و ترکیبات ادبی خاص بخشی از ویژگیهای گفتار افراد کاریزماتیک است. داشتن ظاهر و پوشش مناسب، تسلط، دانش و اطلاعات، اعتماد به نفس در رفتار و گفتار، ویژگیهای شخصیتی مثبت، فن بیان قوی و تسلط یر زبان بدن از ویژگیهای افراد کاریزماتیک است.
یک فرد افسرده، نگران و عصبی نمیتواند دیگران را به خود جذب کند. برای انتقال حس مثبت در وهله اول باید خودتان از درون احساس شادی، رضایت و خوشبختی داشته باشید. سپس باید توانایی انتقال این حس نشاط و شادابی و آرامش درونی خود به دیگران را داشته باشید. در عین اعتماد به نفس و وقار، فروتنی، رفتار گرم و صمیمی بخشی از منش افراد کاریزماتیک است. خودنمایی و ظاهرسازی در رفتار افراد کاریزماتیک دیده نمیشود. لبخند، ارتباط چشمی، لحن کلام و رفتار شما ابزار انتقال احساسات مثبت شما به دیگران است. معمولاً بیشترین تأثیرگذاری بر دیگران در اولین برخورد در کمتر از یک دقیقه اتفاق میافتد.
اینکه بتوانید حس مثبت خود از دیدن طرف مقابل را در شروع جلسه به خوبی ابراز کنید در ادامه تعامل شما تأثیر زیادی خواهد داشت. احساس مثبت خود را با نهایت صداقت و بدون تملق از ملاقات و آشنایی با افراد حاضر در جمع منتقل کنید. توانایی همدلی، شناخت و آگاهی از مشکلات و مسائل مخاطب، تمرکز بر دغدغههای ذهنی افرادی که برای شنیدن سخنرانی جمع شدهاند، کلید نفوذ به افکار و احساسات مخاطب است.
فن بیان
فن بیان به معنای نحوه بکارگیری زبان به عنوان یک ابزار ارتباطی است. تسلط بر موضوع بحث، انتخاب کلمات و جملات به روش مناسب برای انتقال درست پیام و در مجموع به معنای داشتن مهارت سخنوری است.
مهارت در فن بیان و سخنوری تا حد زیادی وابسته به هوش کلامی است. هوش کلامی یکی از هوشهای چندگانهای است که توسط گاردنر معرفی شد. با وجود اینکه زمینههای ژنتیکی و ذاتی، تاثیر زیادی روی میزان هوش کلامی فرد دارد، اما پرورش و تقویت آن حتی در بزرگسالی هم میسر است. مولفه هوش کلامی شامل معناشناسی، آواشناسی، قواعد و دستور زبان، کاربرد زبان است.
معناشناسی یعنی دانستن معنای کلمات و استفاده به جا از آن برای انتقال مفهوم. آواشناسی به معنای نحوه تلفظ صحیح کلمات است. توانایی جملهسازی به کمک قواعد و دستور زبان میسر است. دانستن و رعایت این نکات در نگارش و ارتباطات شفاهی از دیگر ابعاد هوش کلامی است. با داشتن تسلط کافی بر سه بعد اول فرد میتواند به بعد چهارم از هوش کلامی یعنی کاربرد زبان دست پیدا کند. کاربرد زبان به معنای توانایی بکارگیری کلمات، جملات و عبارات مناسب از میان تعابیر و مفاهیم گوناگون و انتخاب مناسبترین شیوه انتقال پیام با توجه به عواملی همچون موقعیت، محیط و مخاطب است.
نداشتن مکث در هنگام بیان جملات، استفاده از لحن صدای مناسب، یکنواخت صحبت نکردن، بالا و پایین بردن صدا در طی زمان ارائه، تأکید بر کلمات خاص با تغییر تن صدا، شمرده صحبت کردن، انتخاب سرعت مناسب هنگام ارائه مطلب و بیان جملات، داشتن دامنه لغات وسیع و استفاده از داستان، حکایت، ضربالمثل و جملات طنزآمیز در هنگام ارائه مطلب، از جمله نکاتی است که رعایت آن به داشتن فن بیان قوی و در نتیجه شناخته شدن به عنوان یک سخنران، کمک میکند.
داشتن کلام نافذ، قدرت قانع کردن دیگران برای اینکه اطلاعات شما را به عنوان یک فرد متخصص بپذیرند، خودداری از اطاله کلام و ارائه مطلب به صورت جامع، مفید و مختصر هنری است که داشتن مهارت در آن میتواند بر میزان اثرگذاری شما بر مخاطب تأثیر زیادی داشته باشد. سعی کنید بیان قدرتمند و روان داشته باشید. جملات را با صدای رسا، با تسلط و محکم بیان کنید.
مکثهای طولانی، «من و من کردن» و تکرار یک تکیه کلام از کیفیت سخنرانی شما میکاهد. با صدای رسا و تن صدای مناسب ( نه خیلی بلند و نه خیلی آرام ) صحبت کنید. فاصلهگذاری در هنگام صحبت و استفاده زیاد از اصواتی مانند «ام» و «من من» کردن و با تن صدای پایین و آهسته صحبت کردن نشاندهنده کمرویی و عدم حس اعتماد به نفس است. بیشتر از اینکه با پرگویی برای خودنمایی و جذاب نشان دادن خود تلاش کنید از جملات کوتاه و تأثیرگذار استفاده کنید.
یکی از مهمترین ویژگیهایی که یک سخنران خوب را متمایز میکند، استفاده از شوخیهای به جا و داستان در طی صحبتهایش است. شمرده و گویا صحبت کنید. اگر مطالب را خیلی سریع بیان کنید ممکن است مخاطب نتواند اطلاعات لازم را دریافت کند. با ریتم خیلی کند صحبت کردن هم ممکن است حوصله مخاطب را سر ببرد.
داستانگویی، استفاده از حکایات طنزآمیز و اسطورهها، بیان تجربیات شخصی معمولاً بسیار بیشتر از نمودارها، آمارها و اعداد و ارقام در ذهن مخاطب نقش میبندد. البته میزان استفاده از هر یک روشها و شیوههای ارائه مطلب باید با موقعیت، جو جلسه، موضوع مورد بحث و سطح سواد و موقعیت اجتماعی شنوندگان و حاضران در جمع باید مطابقت داشته باشد.
توانایی انتقال احساسات و هیجانات با استفاده از کلمات و سایر ابزارهای ارتباط غیرکلامی از اهمیت زیادی برخوردار است. زیرا یک سخنرانی خشک حتی اگر اطلاعات زیادی را دربرداشته باشد، تنها در صورتی میتواند بر مخاطب اثر بگذارد و اطلاعات در ذهن او بماند که به نوعی برایش جذابیت داشته باشد و هیجانات او را برانگیزاند.
زبان بدن
زبان بدن یا Body Language یکی از اصلیترین اجزای ارتباطات غیرکلامی است که داشتن اطلاعاتی در مورد بکارگیری آن در اثربخش بودن تعاملات اجتماعی ما بسیار حائز اهمیت است. معمولاً افراد از زبان بدن خود آگاه نیستند و به آن اهمیتی نمیدهند در حالیکه بیش از ۹۳ درصد از جذابیت و تأثیرگذاری شما در روابط اجتماعی ناشی از زبان بدن شما است.
به زبان بدن و لحن صحبت کردن و ادبیات کلام خود دقت کنید. شما حدود ۷ ثانیه فرصت دارید تا مخاطبین را جذب کنید. مخاطب شما در همین مدت کوتاه با توجه به وضعیت ظاهر، نحوه ایستادن، حالات چهره، شامل ترس، لبخند، هیجانزدگی و سایر اطلاعاتی که از طریق زبان بدنتان به او منتقل میکنید، شما را مورد ارزیابی قرار میدهد؛ همچنین با شنیدن اولین کلماتی که به کار بردهاید، لحن کلام و طنین صدا، تصوری از شخصیت و وضعیت روانی فعلی شما در ذهنش نقش میبندد و معمولاً در ادامه شما را با همین تصویر کلی مورد قضاوت و ارزیابی قرار میدهد. پس تمام انرژی خود را برای ارائه یک شروع عالی بکار بگیرید.
با لحن قاطعانه و نه تهاجمی صحبت کنید. زبان بدن و احساس اعتماد به نفس بر هم تاثیر متقابل دارند. همانطور که از زبان بدن و کلام افراد میتوان میزان اعتماد به نفس آنها را برآورد نمود با تمرین نحوه صحیح ایستادن، نشستن و حرکات چهره و بدن میتوانید بر حس اعتماد به نفس خود بیافزایید. با یادگیری زبان بدن میتوانید هنگام ارائه مطالب منظور خود را بهتر به مخاطب منتقل کنید و همچنین او را بیشتر تحت تأثیر قرار دهید. در هنگام سخنرانی با بکارگیری اصول و قواعدی که در زمینه زبان بدن در منابع علمی مطرح شده است و ترکیب تکنیکهای زبان بدن با کلمات و جملات، بر قدرت کلام خود تایید کنید. رعایت این اصول در اثربخشی کلام ما بسیار تاثیرگذار است. در ادامه به چند نکته جالب در این زمینه اشاره میشود:
طبق نظر «لیلیان گلس» کارشناس زبان بدن و نویسنده کتاب «کاربردهای زبان بدن»، افراد با اعتماد به نفس همیشه سرشان را بالا نگه میدارند، هنگام صحبت با دیگران به جای نگاه کردن به میز یا زمین به روبرو و چشمهای طرف مقابل نگاه میکنند.
تماس چشمی مناسب نکته کلیدی ارتباط اجتماعی است. نحوه نگاه کردن صحیح به چشمهای مخاطب، بسته به میزان صمیمیت در رابطه و موقعیت اجتماعی که در آن قرار دارند، متفاوت است. در ارتباط نزدیک با افراد صمیمی، خیره شدن به چشمها حس خوبی ایجاد میکند ولی در ارتباط اجتماعی عمومی نگاه کردن به چشم سوم (وسط پیشانی) به جای خیره شدن توصیه میشود. راست قامت و با پشت صاف ایستادن و عقب دادن شانهها بر ایجاد حس اعتماد به نفس تأثیر دارد. افرادی که اعتماد به نفس بالایی دارند معمولاً در این وضعیت میایستند. سر حال بودن، اقتدار در وضعیت ایستادن، حس اعتماد به نفس را در شما به طرف مقابل بازتاب میکند، برعکس شل و بیحال و خمیده ایستادن نشانه ضعف و کمبود اعتماد به نفس است.
نتایج تحقیقاتی «امی کندی» درباره رابطه اعتماد به نفس و زبان بدن نشان میدهد که تغییر در زبان بدن و حالات بدنی در حالت نشسته و ایستاده بر اعتماد به نفس فرد تأثیر بسزایی دارد. زبان بدن شما به طور ناخودآگاه پیامهایی را به دیگران منتقل میکند و افراد با توجه به میزان هوش اجتماعی که دارند با دیدن رفتار و زبان بدن شما میتوانند میزان اعتماد به نفس شما را ارزیابی کنند. این یکی از تواناییهای مغز اجتماعی ما است و معمولاً پردازش این اطلاعات در کسری از دقیقه، به صورت سریع و ناخودآگاه اتفاق میافتد.
جالب است بدانید، تحقیقات نشان میدهد که عکس این مطلب نیز صادق است. داشتن تمرینات روزانه برای حفظ وضعیت مناسب بدن در محیطهای اجتماعی و حتی در تنهایی و تغییر در زبان بدن به افراد مضطراب و با اعتماد به نفس پایین کمک میکند تا حس منفی درونی آنها کاهش پیدا کند و به تدریج باعث بهبود علائم اضطراب و کم شدن حس خود کم بینی آنها میشود.
تقریباً تمام کسانی که درباره زبان بدن مطالعه و اظهار نظر میکنند معتقدند که داشتن حالت دفاعی در زبان بدن نشاندهنده اعتماد به نفس و عزت نفس پایین است. دست به سینه نشستن، نشاندهنده داشتن گارد دفاعی و عدم احساس صمیمیت و راحتی نسبت به طرف مقابل است. مراقب باشید عضلات و فرم بدنتان را در حالت نشسته و ایستاده در وضعیت منقبض و جمع شده قرار ندهید.
هنگام ایستادن یا نشستن روی صندلی، پاها را کمی کمتر از عرض شانه باز و دستها را در کناره بدن نگه دارید. ایستادن در وضعیتی که پاها ضربدری یا کاملا به هم چسبیده و انگشتان به هم قلاب شده و وضعیت سر رو به پایین است، شما را کمرو و خجالتی نشان میدهد.
هنگام صحبت کردن بهتر است دستهایتان بیرون از جیب و در جلو بدن شما باشد. قرار دادن دستها در جیب، نشاندهنده این است که نسبت به فرد مقابل حس عدم اطمینان و معذب بودن دارید. از حرکات دست و نشان دادن کف دست رو به بالا استفاده کنید. حرکات بدون تنش و باز کردن بازوها و دستها نشان از آرامش، تعادل و وقار در فرد است.
تکان دادن پاها، داشتن حرکات اضافی، نشاندهنده اضطراب و تنش درونی است. علاوه بر این خاراندن سر، پشت گردن و صورت نشاندهنده کلافگی و بیقراری است.
به بازخوردها و زبان بدن مخاطبین خود توجه داشته باشید. آنها ممکن است بازخورهای خود را با لبخند زدن، حرکات صورت، ابروها و چشمها نشان دهند.
گره کردن دستها پشت سر نشاندهنده حرفهای بودن شما در بحث جاری است. هنگامی که پشت میز نشستهاید، قرار دادن آرنجها روی میز و لمس نوک انگشتان با هم، نشاندهنده اعتماد به نفس و تسلط شما بر موضوع بحث است.
نحوه دست دادن افراد در هنگام سلام و خداحافظی اطلاعات خوبی درباره میزان اعتماد به نفس و حس صمیمیت منتقل میکند. دست دادن با نوک انگشتان و با کمترین تماس ممکن است نشاندهنده عدم صمیمیت و اعتماد به نفس باشد. سعی کنید در هنگام دست دادن تمام دست فرد مقابل را با انگشتان بگیرید. محکم دست دادن حس خوبی از تعامل و صمیمیت در فرد مقابل ایجاد میکند.
گره کردن دستها پشت سر و قرار دادن ساق یک پا روی زانوی پای دیگر، حس غالب بودن و اعتماد به نفس را نشان میدهد. قدم زدن با قدمهای کشیده و قامت راست از دیگر نشانههای اعتماد به نفس است.
توجه به این نکته الزامی است که صرف دانستن این موارد تأثیر چندانی بر افزایش اعتماد به نفس شما در حین سخنرانی نخواهد داشت. لازم است که ابتدا به دفعات زیاد و گاهی با تصویرسازی ذهنی آگاهانه این نکات را در رفتار خود تمرین کنید تا به تدریج ملکه ذهن و رفتار شما شود و به عنوان بخشی از عادات خوب شما بر نحوه ارائه و سخنرانی شما اثر بگذارد.
روانشناسی ارتباط کلامی
ارتباط کلامی به عنوان ابزاری برای تعامل بین فردی و اجتماعی یکی از مباحث مورد توجه روانشناسی اجتماعی است. روانشناسی ارتباط کلامی به بررسی مفاهیم و مکانیزمهای دخیل در ارتباطات کلامی میپردازد. همچنین روانشناسی ارتباط کلامی، ویژگیهای شناختی و روانی مهم برای داشتن یک ارتباط کلامی کارآمد، در نقش گوینده و شنونده را مورد توجه قرار میدهد.
فرایندهای دخیل در ارتباط کلامی
برای آنکه یک پیام از فرستنده (سخنران) به درستی به گیرنده (مخاطب) منتقل شود باید به عنوان منبع ارسال پیام، اطلاع، آگاهی و تسلط کافی در مورد موضوع مورد بحث داشته باشید. در این مرحله رمزگذاری توسط سخنران انجام میشود و رمزگشایی توسط مخاطب صورت میگیرد. در ادامه فرایند رمزگذاری و رمزگشایی و لزوم توجه به آن در سخنرانی مورد بحث قرار خواهد گرفت.
رمزگذاری (Encoding)
رمزگذاری فرایند بیان افکار و احساسات در قالب کلمات، نشانهها و تصاویر غیرکلامی است. به بیانی دیگر به فرایند انتقال اطلاعات در قالب کلمات و با استفاده از امکانات زبان مانند جملات کوتاه یا بلند، استعاره، ضربالمثل، شعر و سایر ابزارهای ارتباطی مانند زبان بدن و تن صدا منتقل میشود، رمزگذاری گفته میشود.
در این فرایند آنچه در ذهن مخاطب است به صورت سازماندهی شده و با رعایت دستور زبان و کلماتی که بتوانند منظور سخنران را منتقل کنند به شنونده منتقل میشود. کارآمدی این فرایند تا حد زیادی وابسته به تواناییهای ارتباطی سخنران است. در صورتی که این فرایند به درستی انجام شده باشد، ارسال پیام به خوبی صورت میگیرد. عدم موفقیت در این مرحله منجر به ارسال پیام به صورت ناقص یا غیرقابل فهم است. داشتن شناخت کافی از مخاطب در نحوه ارسال پیام توسط گوینده (سخنران) اهمیت زیادی دارد. سخنران باید نوع بیان مطلب را مطابق با ویژگیها و تواناییهای مخاطبانش تنظیم کند و همچنین شفافیت و صریح بیان کردن مطلب به طوری که مخاطب دچار سوء تعبیر نشود لازمه اجرای درست مرحله رمزگذاری است.
رمزگشایی (Decoding)
رمزگشایی بخش دیگری در فرایند انتقال پیام است که در آن مخاطب به عنوان گیرنده یا دریافت کننده پیام با شنیدن گفتههای سخنران سعی میکند منظور و مقصود او را به خوبی دریابد و برداشت خود را از آنچه شنیده تفسیر و تعبیر کند. موفقیت در اجرای این مرحله بیشتر به توانایی مخاطب بستگی دارد. ممکن است تعداد زیادی از حاضرین به طور همزمان شنونده سخنرانی باشند ولی هر یک از آنها به میزان متفاوتی منظور سخنران را متوجه شده باشند. تفاوت در میزان رمزگشایی توسط هر یک از مخاطبین به دلیل تفاوت سطح دانش در حوزه مورد بحث، تواناییهای فردی متمایز از نظر هوش کلامی و میزان تسلط بر زبان و همچنین تفاوت در میزان توجه و تمرکز به سخنان سخنران است.
هنگامی که فرد به عنوان یک شنونده فعال و دارای دانش و اطلاعات کافی در حوزه مورد نظر، جملات سخنران را با دقت پیگیری میکند و آن را به صورت منسجم در ذهن خود نگه داشته و سپس مورد تفسیر قرار دهد، به احتمال زیاد فرایند رمزگشایی به خوبی انجام شده و به عبارتی مخاطب به خوبی متوجه منظور سخنران میشود. در غیر اینصورت احتمال بروز خطا و سردرگمی مخاطب به دلیل عدم توجه کافی و یا نداشتن سطح مناسبی از اطلاعات لازم برای درک منظور سخنران و یا به طور کلی پایین بودن مهارتهای زبانی وجود دارد.
بازخورد
هنگامی که مراحل رمزگذاری و رمزگشایی به خوبی انجام شده باشد و به عبارتی مخاطب متوجه منظور شنونده شده باشد، معمولاً مخاطبین با استفاده از واکنشهای کلامی یا غیرکلامی به سخنران بازخورد میدهند. سخنران باید به بازخورهای مخاطبین دقت کند و در صورت نیاز بخش یا بخشهایی از گفتههای خود را با جملهبندی متفاوت و یا با ارائه مثال توضیح دهد تا انتقال پیام به خوبی انجام شده و مخاطب بتواند با سخنران ارتباطی هدفمند برقرار کند.
باید توجه داشت که علاوه بر فرایندهای رمزگذاری، رمزگشایی و بازخورد، کانال ارتباطی بین سخنران و مخاطبین و همچنین بافتی که در آن تعامل برقرار میشود در انتقال درست پیام، اهمیت زیادی دارد.
در سخنرانی با توجه به نوع ارائه ممکن است پیام شفاهی از طریق مکالمه تلفنی، ویدئو کنفرانس و در اکثر مواقع در جلسات حضوری و بهصورت رو در رو منتقل شود. بافت به معنای موقعیتی است که در آن پیام منتقل میشود که شامل محیط و مکان برگزاری جلسه، موقعیت اجتماعی، فرهنگی، تاریخی و شرایط روانی حاکم بر جلسه است.
از بین بردن موانع در ارتباط کلامی
با توجه به تأثیر فرایندها و عوامل مختلفی همچون فرایندهای رمزگذاری – رمزگشایی و ویژگیهای سخنران و مخاطبین و محیط در کیفیت انتقال پیام، احتمال بروز خطا در هر یک ممکن است مانعی برای برقراری ارتباط کلامی مؤثر باشد. برای انتقال موثر پیام باید موانع موجود در هریک از مراحل فرایند ارتباط را شناخته و برای برطرف کردن آن تلاش نمود. در وهله اول سخنران باید از بیان پیام خود در جملات طولانی، پیچیده و دارای خطاهای گفتاری، ارائه سریع و حجم زیاد اطلاعات در زمان کوتاه، خودداری کند. در این شرایط ممکن است شنونده دچار بدفهمی، سوء تفاهم یا سردرگمی شود.
استفاده صحیح از مهارتهای کلامی و غیرکلامی در برقراری ارتباط مؤثر و شناخت کافی از ویژگیهای عمومی مخاطبین از دیگر مسائلی است که باید برای بهبود کیفیت انتقال پیام به آن توجه داشت. از طرفی برای دریافت مناسب پیام توسط مخاطب باید توجه و تمرکز فرد در طی جلسه سخنرانی معطوف به سخنان سخنران باشد و از حواس پرتی در اثر عوامل محیطی و یا افکار جلوگیری شود. شنونده فعال بودن و ارائه بازخوردهای مناسب به سخنران میتواند در کیفیت انتقال و جذب پیام مؤثر باشد.
مقاصد ارتباطی (Communicative Intentions)
مهمترین هدف از سخنرانی انتقال منظور سخنران از بیان مطلب به صورت جزئی و کلی است. مقصود از برقراری تعاملات بین فردی که شامل ارتباطات کلامی میباشد، انتقال افکار، اندیشهها یا دانش از درون ذهن یک فرد به دیگری است. گاهی افراد علاوه بر استفاده از کلمات و فن بیان، مهارتهای غیرکلامی مانند زبان بدن و تظاهرات چهره را نیز برای انتقال بهتر منظور و مقصود خود بکار میگیرند. اغلب سخنران برای انتقال بهتر افکارش تمام توان خود را به کار میبندد و مخاطب نیز سعی در دریافت منظور و مقصود از بیان اظهارات سخنران را دارد.
اینکه موضعگیر مخاطب در پذیرش یا رد نظر سخنران چگونه است، موضوعی است که در این بحث مورد نظر ما نیست؛ تنها این مسأله که آیا سخنران توانسته به درستی آنچه در ذهن داشته به مخاطب منتقل کند یا خیر، در مبحث مقاصد ارتباطی مورد توجه قرار میگیرد. توجه به این نکته بسیار اهمیت دارد که معانی در ذهن افراد ممکن است به صورت متفاوتی تعبیر شود.
به طور مثال اگر سخنران این جمله را بگوید که: « او اتومبیل گران قیمتی سوار شده بود.» ممکن است یک نفر اتومبیلی به قیمت ۱۰۰ میلیون تومان را تصور کند و دیگری اتومبیلی به قیمت یک میلیارد تومان. درنتیجه برای آنکه سخنران بتواند مقاصد خود را به صورت دقیقتری به مخاطبین منتقل کند، بهتر است در موارد لزوم اطلاعات را به صورت واضح و شفاف منتقل نماید. از جمله مقاصدی که یک سخنران دنبال میکند معرفی دیدگاهها و عقاید، انتقال دانش و اطلاعات، تحت تأثیر قرار دادن و جذب مخاطب است. اگر سخنران ادبیات مشترکی با مخاطبین خود داشته باشد، با کیفیت بالاتری میتواند مقاصد ارتباطی خود را با آنها در میان بگذارد. گاهی لازم است سخنران پیش از باز کردن مبحث، کلمات کلیدی را تعریف کند تا ادبیات مشترک با مخاطبین خود داشته باشد.
دیدگاهگیری (PerspectiveTaking)
دیدگاهگیری به معنای توانایی در نظر گرفتن نقطه نظر شناختی فرد دیگر و استنباط افکار و احساسات فرد دیگر به صورت صحیح است. دیدگاهگیری یکی از تواناییهای شناخت اجتماعی است که پایه آن در مباحث تئوری ذهن نهاده میشود. تئوری ذهن یکی از پایهایترین تواناییهای انسان اجتماعی است، به معنای توانایی انتقال باورها، مقاصد، خواستهها، وانمود کردن و دانش به دیگران و همینطور درک اینکه دیگران ممکن است دارای باورها، خواستهها و برداشتهای متفاوت از ما باشند.
تئوری ذهن به طور خلاصه به معنای حدس زدن آنچه که در مورد یک موضوع خاص در ذهن طرف مقابل میگذرد و توانایی تمیز دادن میزان اطلاعات و آگاهی است که خود فرد در مورد آن موضوع دارد. ما معمولاً از طریق ارتباط کلامی میتوانیم از محتویات درون ذهن دیگران مطلع شویم. دیدگاهگیری به این معنا است که بتوانیم در یک موقعیت خاص شرایط را از دریچه دید طرف مقابل ببینیم. ممکن است تنها با مشاهده دیگری در شرایط واقعی او را درک کنیم یا اینکه با توجه به گفتههایش بتوانیم شرایط او را تصور کنیم.
در هر حال توانایی دیدگاهگیری به ما کمک میکند تا همدیگر را درک کنیم. دیدگاهگیری در مبحث سخنرانی و روانشناسی ارتباط اجتماعی از اهمیت ویژه برخوردار است. برای اینکه مخاطب بتواند منظور سخنران را به خوبی درک کند و به مقاصد ارتباطی او پی ببرد باید بتواند موضوع را از دریچه دید سخنران ببیند تا بتواند آنچه در ذهن او میگذرد و تلاش میکند از طریق کلمات به مخاطب منتقل کند را درک کند.
محاورهگرایی (Dialogism)
مفهوم محاورهگرایی در مقابل تکگویی در زبان و ادبیات اشاره به این موضوع دارد که هر موضوعی که مورد بحث و گفتگو قرار میگیرد، در پاسخ به پرسشهایی است که پیش از این مطرح شده است و احتمالا نظراتی در مورد آن داده شده است و یا اینکه منجر به پاسخهایی در آینده میشود. محاورهگرایی باعث پویایی تعاملات بین انسانی شده و هر موضوع قابل بحث در تقابل با نظرات موافق و مخالف مسیر رشد خود را طی میکند.
آنچه که مخاطب از محتوای سخنرانی دریافت میکند بر اساس تجربیات، تصورات ذهنی و باورهای تاریخی، مذهبی و فرهنگی و دانستههایش مورد ارزیابی و شناخت قرار میگیرد. واژه محاورهگرایی در منابعی که رابطه زبان با شناخت ذهنی هر فرد نسبت به دیگران و نسبت به جهان را مورد بررسی قرار میدهند، به صورت تئوریک توضیح داده میشود. کاربرد عملی آن در سخنرانی به اهمیت توجه به پیشزمینههای تاریخی و فرهنگی مخاطبین و تأثیر آن در نوع نگرش، تفسیر و برداشتی که از سخنان سخنران دارند، اشاره میکند.
غلبه بر ترس و اضطراب سخنرانی
طبق نظر روانشناسان با وجود اینکه اضطراب زیاد، ریشه اکثر بیماریهای روانی است ولی داشتن حدی از اضطراب برای بالا بردن بازدهی عملکرد ما لازم است. حد متعارفی از اضطراب باعث ایجاد انگیزه میشود. تنش درونی سیستم سمپاتیک شما را فعال میکند بطوریکه ناخودآگاه انرژی اقدام به عمل را در شما بر می انگیزد. نکته اصلی این است که اولاً میزان این اضطراب به حدی نباشد که باعث افت عملکرد نرمال فرد شود بلکه باعث ایجاد هیجان اولیه برای انجام کار باشد و دوم اینکه این برانگیختگی و انرژی ناشی از فعالیت سیستم سمپاتیک، هدفمند و درست جهتدهی شود. در این صورت اضطراب مفید و مانع از رخوت و سکون است.
این موضوع در هنگام صحبت کردن در جمع و سخنرانی هم صادق است. معمولاً داشتن حد مطلوب اضطراب فرد سخنران را پرانرژی نشان میدهد و باعث جذب مخاطبان میشود ولی وقتی میزان اضطراب از این حد بیشتر باشد، انرژی مازاد ناشی از فعالیت سیستم سمپاتیک ممکن است خود را به شکل لرزش دست، لرزش صدا، تپش قلب و حرکات اضافی، خشک شدن دهان، دلدرد و دلپیچه نشان دهد که شرایط مطلوبی به نظر نمیرسد زیرا این سبک از زبان بدن حس عدم اعتماد به نفس سخنران را به مخاطبین منتقل میکند.
البته بروز این علائم در هنگام صحبت در جمع بسیار شایع است. تقریباً ۷۵ درصد از افراد در هنگام صحبت در جمع این حالتها را کمابیش تجربه میکنند. علت آن این است که شما خود را زیر ذرهبین نگاههای افراد میبینید و چون معمولاً با این افراد زیاد صمیمی نیستید آنها را درحال قضاوت و ارزیابی منفی از خود تصور میکنید. این تصور که اغلب نادرست است، باعث بالا رفتن اضطراب و در نتیجه افزایش احتمال خطا و دستپاچگی فرد در هنگام صحبت کردن شود.
طبق تحقیقات انجام شده درد روانی ناشی از عدم تأیید بیشتر برای ترس از شرایط است. عدم پذیرش حتی از طرف یک فرد باعث ایجاد ناراحتی و نگرانی میشود و برای اجتناب از آن ممکن است حتی فرد جرأت ابراز وجود به خود ندهد. حال شرایطی را در نظر بگیرید که در یک سخنرانی خود را در معرض قضاوت تعداد زیادی از افراد ناآشنا قرار میدهید. احتمالاً میتوانید تصور کنید که میزان نگرانی و فشار روانی ناشی از عدم تأیید چندین برابر بیشتر از زمانی است که خود را تنها در معرض پذیرش یا عدم پذیرش از سوی یک نفر قرار دادهاید؛ در نتیجه طبیعی است که یک سخنران غیرحرفهای از حضور در جمع تعداد زیادی شنونده که ممکن است هر یک از آنها در حوزه موضوع سخنرانی صاحبنظر باشند، دچار اضطراب شود.
معمولاً در دو حالت ممکن است حد نامطلوب اضطراب باعث افت عملکرد فرد شود. حالت اول زمانی است که قبلاً خاطره و تجربه بدی از سخنرانی در جمع داشته باشید و بعد از آن توانمندی خود را پایین ارزیابی میکنید و اعتماد به نفس کافی برای حضور اثرگذار در جمع را نخواهید داشت. حتی در موارد حاد ممکن است حس منفی ناشی از یک تجربه بد باعث شکلگیری اختلال هراس اجتماعی شود که فرد را از معمولیترین روابط اجتماعی مانند خرید و حضور در محیطهای اجتماعی باز دارد.
حالت دوم زمانی است که با شرایطی مواجهه هستید که قبلاً تجربه مشابهی از قبل ندارید. برای مثال به جلسهای دعوت شدهاید که تا به حال به آن محل نرفتهاید و یا قرار است با مخاطبینی گفتگو کنید که از قبل آنها را نمیشناسید. این ابهام باعث میشود که فکر کنید نمیتوانید کنترل اتفاقات غیرمنتظره را داشته باشید و همین باعث نگرانی، اضطراب و عدم اعتماد به نفس میشود. در ادامه به برخی از راهکارهایی که میتواند تجربه اضطراب از سخنرانی در جمع را به یک تجربه هیجانانگیز و دلپذیر تبدیل کند، اشاره میشود:
اضطراب باعث بالا رفتن فعالیت سیستم سمپاتیک میشود که بدن را در حالت آمادهباش جنگ یا گریز قرار میدهد اگرچه این سیستم در مواقع خطر برای حفظ بقا بسیار کارآمد است ولی در شرایط اضطراب ناشی از سخنرانی، ممکن است افزایش فعالیت این سیستم بر بازدهی ارائه سخنرانی تأثیر منفی بگذارد. در این حالت تپش قلب، تنش عضلانی، خشک شدن دهان و احساس تنگی نفس از علائم رایج است. سریعترین راه برای کاهش علائم ناشی از فعالیت سیستم سمپاتیک تنفس عمیق و نوشیدن آب خنک است. معمولاً در شروع سخنرانی، اضطراب به بالاترین حد میرسد. توصیه میشود قبل از حضور در جمع شنوندگان، چند دقیقه در مکانی آرام بنشینید، چشمانتان را ببندید و چند نفس عمیق بکشید. سپس با قدمهای استوار وارد شوید و چند دقیقه با لبخند همه حضار را از نظر بگذرانید.
یکی از دلایلی که باعث میشود یک سخنران بخاطر اضطراب، بدتر از حد انتظار در جمع حاضر شود، توجه بیش از حد بر تغییرات فیزیولوژیک ناشی از فعالیت سیستم سمپاتیک است. در هنگام سخنرانی بهتر است بجای تمرکز بر حالات درونی به محیط بیرون، واکنشهای شنوندگان توجه کنید. سعی کنید یک دید کلی به محیط و اتفاقات داشته باشید و خودتان را آزاد، رها احساس کنید. مطالبی و متن سخنرانی را که با تمرین و تکرار از قبل آماده کردهاید بهصورت فیالبداهه و آزادانه به سمع و نظر حاضران برسانید.
تلاش برای حفظ کردن و بیان کلمه به کلمه متن سخنرانی معمولاً نتیجه مطلوبی نخواهد داشت. زمانی که سخنران بخشی از متن سخنرانی را بخاطر نمیآورد، مکث طولانی باعث بدتر شدن اوضاع میشود. اگر سخنران تسلط کافی بر موضوع داشته باشد میتواند با توجه به شرایط و جو حاکم بر جلسه و بدون پراکندگی در گفتار و کم شدن از جامعیت و انسجام مطلب، با خلاقیت و ابتکار روند مناسبی برای ادامه سخنرانی در پیش گیرد.
انجام تمرینات ذهن آگاهی، ریلکسیشن و تصویرسازی ذهنی، هر روز به مدت ده دقیقه میتواند تأثیر بسیاری بر کاهش اضطراب در زمان سخنرانی داشته باشد. شما میتوانید خود را در مقابل آینه و با چشمان بسته، در جمع مخاطبین تصور کنید و بارها قبل از حضور واقعی در جلسه سخنرانی، نحوه ارائه خود را مرور و اشکالات خود را برطرف کنید. هنگامی که در این تصویرسازی ذهنی خود را سخنرانی عالی و توانمند میبینید، همین احساس در سخنرانی واقعی برای شما تداعی میشود و درنتیجه با اعتماد به نفس و بدون اضطراب میتوانید سخنرانی عالی ارائه دهید.
پیش از شروع سخنرانی، ساختار مطالب و زمانبندی که به هر بخش اختصاص میدهید را مشخص کنید. سعی کنید حجم مشخصی از اطلاعات اصلی و مفید مربوط به موضوع را در برنامه و متن سخنرانی خود بگنجانید. ارائه حجم زیاد اطلاعات پیچیده و جزئیات در زمان محدود، هم برای سخنران دشواری زیادی به دنبال خواهد داشت و ممکن است کمبود زمان و بیان سریع مطالب باعث بالا رفتن اضطراب او شود؛ همچنین شنونده از جذب و بخاطر سپردن حجم زیاد اطلاعات، خسته و گیج میشود. در عوض میتوانید رئوس مطلب را با استفاده از کلمات کلیدی، با جملات کوتاه، شفاف و بهصورت اجمالی بیان کنید و با معرفی منابع مرتبط شنونده مشتاق را به جستجو و بررسی منابع و یا شرکت در جلسات تکمیلی تشویق کنید.
انواع سخنرانی
با وجود اینکه برخی از ویژگیها در همه سخنرانیها مشترک است، بر اساس هدف سخنران از سخنرانی، میتوان انواع مختلفی برای آن در نظر گرفت. ممکن است مهمترین هدف سخنران انتقال اطلاعات و دانش باشد. یکی دیگر از اهداف سخنرانی، ایجاد انگیزه و تغییر است. برای رسیدن به این هدف سخنران باید بتواند از نظر هیجانی در آنها حس برانگیختگی ایجاد کند و از طرفی از نظر منطقی آنها را برای تغییر نگرش یا رفتار متقاعد کند.
برای اینکه بخواهیم یکی از سبکهای مختلف را برای هر سخنرانی خود انتخاب کنیم باید بدانیم هدف ما از سخنرانی چیست و برای چه نوع مخاطبهایی میخواهیم صحبت کنیم و در چه مکان و موقعیتی میخواهیم صحبت کنیم و چه مدت زمان برای سخنرانی در اختیار داریم و دوست داریم در پایان، مخاطب چه کاری را انجام دهد و چه نکته یا نکاتی بیشتر در ذهنش بماند. بر اساس این نکات میتوان نوع متن سخنرانی و نحوه ارائه را تنظیم نمود. در ادامه دو دسته اصلی از انواع سخنرانیها توضیح داده میشود.
سخنرانی با ساختار گفتمان علمی
گفتمان علمی یا سخنرانی آکادمیک، نوعی از سخنرانی است که معمولاً برای ارائه نتایج تحقیقات و یا آموزش مطالب تخصصی در مجامع علمی و آموزشی برگزار میشود.
بر خلاف باور عمومی اعتبار یک سخنرانی علمی به پیچیدگی مفاهیم و استفاده از لغات غیرقابل فهم و دشوار نیست بلکه ارائه یک سخنرانی علمی نیازمند آگاهی از برخی اصول و روشهایی است که رعایت کردن آنها باعث اعتبار و مقبولیت بیشتر سخنران میشود. در ادامه به برخی از نکاتی که باعث افزایش اعتبار و اهمیت یک سخنرانی علمی میشود، اشاره شده است:
- یک سخنرانی علمی باید به گونهای که مفاهیم آن برای مخاطبین به زبانی قابل فهم باشد، ارائه شود. اگر مخاطبین با زبان و کلمات تخصصی بکار برده شده در بحث آشنایی ندارند، باید موضوع را با بیانی سادهتر ارائه نمود ولی در صورتی که شنوندهها تا حدودی با موضوع تخصصی آشنایی لازم را داشته باشند، سخنران میتواند کلمات کلیدی و تخصصی را به شیوه صحیح و علمی در متن سخنرانی خود بکار ببرد. در هر دو حالت، سخنران باید تا حد امکان موضوع را ساده، مختصر و جامع بیان کند.
- محتوای بحث باید با توجه به موضوع ساختارمند و شفاف باشد. در شروع سخنرانی باید هدف از ارائه به درستی بیان شود تا مخاطب بتواند با پیگیری روند ارائه اطلاعات سخنران را درک و مورد ارزیابی با اطلاعات قبلی خود قرار دهد. برای از بین بردن ابهاماتی که ممکن است در ذهن مخاطب ایجاد شده باشد و یا در صورتی که بخشی از مطلب برای شنونده نامأنوس باشد، میتوان در پایان جلسه زمانی را به پرسش و پاسخ برای رفع ابهامات و پاسخگویی به سؤالات حضار اختصاص داد.
- در هر بخش از ارائه تنها به یک موضوع مشخص و محدود پرداخته شود. انسجام مباحثی و ارتباط موضوعات هر بخش با سایر بخشها بسیار اهمیت دارد. از این شاخه به شاخه دیگر پریدن و نداشتن ساختار منسجم، کلیگویی و پراکندگی موضوعات از نقاط ضعف یک سخنرانی به حساب میآیند. برای اینکه بتوانید در مدت زمان مشخص همه مطالب را مطرح کنید لازم است با در نظر گرفتن هدف اصلی و سایر اهداف فرعی که در جلسه سخنرانی آنها را دنبال میکنید، قبل از جلسه یک چهارچوب مشخص با سرفصلهای تعیین شده با توجه به زمانبندی تعیین شده برای هر موضوع، برای ارائه خود آماده کنید.
- در سخنرانی علمی باید از اظهارنظر شخصی پرهیز شود. اطلاعات استنتاج شده باید با ارائه شواهد و مستندات و بیان منبع علمی معتبر ارائه شوند.
- با توجه به ساختار از قبل تعیین شده، اطلاعات باید در حین سخنرانی با ترتیب درستی ارائه شوند تا مخاطب با دنبال کردن روند سخنرانی به دانش و آگاهی مدنظر دست یابد.
- نحوه ارائه شما در اولین مرحله از جلسه سخنرانی یعنی مقدمه و بیان موضوع بسیار مهم است. اینکه در توضیح اولیه هدف از برگزاری جلسه سخنرانی و موضوع اصلی که قرار است به آن پرداخته شود، کاملاً روشن شود میتواند مخاطب را در ادامه جلسه با شما همراه کند ولی اگر نتوانید در ابتدای جلسه با مخاطب ارتباط برقرار کنید یا نحوه بیان موضوع و هدف کلی به درستی به شنونده منتقل نشود، احتمال اینکه بتوانید تأثیر خوبی بر مخاطب خود داشته باشید بسیار کم است.
- همچنین بخش انتهایی جلسه یعنی نتیجهگیری در میزان اثرگذاری جلسه شما اهمیت زیادی دارد. در انتهای جلسه با ارائه خلاصه و جمعبندی مطلب میتوانید به مخاطب در به خاطر سپردن آنچه که در طی جلسه بیان شده کمک کنید.
- استفاده از ابزارهای تکنولوژیک و سمعی بصری در هنگام ارائه مطلب میتواند به تعامل و برقراری ارتباط با مخاطب مؤثر باشد. همچنین استفاده از روشهایی مثل ارائه اسلاید یا فیلمهایی که از قبل آماده شده، میتواند در به خاطر آوردن مطالب اصلی که باید در جلسه مطرح شود و پیش بردن فرایند سخنرانی به ارائهدهنده کمک کند.
- در سخنرانی علمی ارائه صحیح اعداد، ارقام، اسامی، روشها و … اهمیت زیادی دارد. سخنران باید از صحت اطلاعات اطمینان کامل داشته باشد و برای جلوگیری از خطا و اشتباه در هنگام انتقال مطلب تمرکز بالایی داشته باشد و به ارائه جزئیات درست و دقیق توجه داشته باشد. در ارائه آمارها از کلمات خیلی زیاد، اکثراً استفاده نکنید. اشاره به اعداد و درصد مشخص و درست اعتبار علمی اطلاعات را نشان میدهد.
موضوعاتی را برای سخنرانی انتخاب کنید که برای مخاطبین ارزشمند، مفید و جالب باشد. کاربردها، پیشرفتها، اهمیت و میزان اثرگذاری موضوع ارائه شده در حوزه علمی مورد بحث را بیان کنید و با ایجاد اشتیاق و معرفی منابع مفید، مخاطبین خود را به مطالعه و دنبال کردن موضوع تشویق کنید.
- میزان اطلاعات و دانش فنی شما در مورد موضوع بسیار حائز اهمیت است. ممکن است یک نفر نتیجه سالها آزمایش و پژوهش خود را در یک جلسه سخنرانی ارائه دهد. استفاده از دانش و تجربیات چنین فردی برای مخاطبین ارزشمند و مفید است. هرگز بدون داشتن دانش کافی و معتبر، خود را در معرض ارائه و ارزیابی در جلسه سخنرانی قرار ندهید.
- گاهی ارائه مطالب علمی روندی خستهکننده و یکنواخت پیدا میکند. در نحوه ارائه مطلب به جذابیت و هیجانانگیز بودن سخنرانی توجه داشته باشید. میزان اشتیاق خود به موضوع و نتایج علمی بدست آمده را با زبان بدن و تن صدا به مخاطبین خود منتقل کنید.
- رعایت اصول اخلاقی از جمله استفاده از کلمات و جملات محترمانه در نهایت صداقت نشاندهنده شخصیت و منش سخنران است. از غلو کردن، ارائه اطلاعات نادرست و مبهم برای جذب مخاطبین خودداری کنید، زیرا ممکن است در همان جلسه سخنرانی یا بعد از آن اطلاعات شما مورد ارزیابی افرادی خبره در این زمینه قرار گیرد و اراده اطلاعات غلط همه اعتبار علمی شما را زیر سؤال خواهد برد.
اصول و فن سخنرانی متقاعدکننده
بخشی از تعاملات اجتماعی ما با سایر افراد، مکالماتی است که بین ما برای متقاعد کردن یکدیگر رد و بدل میشود. همه ما در طی روز بارها و بارها در موقعیتهایی قرار میگیریم که خود را در معرض تبلیغات رسانهها یا افراد مختلف در صنوف مختلف مییابیم. این تبلیغات اعم از آگهیهای بازرگانی رادیو، تلویزیون، تصویر و پوسترهای تبلیغاتی مجلات و روزنامه، بیلبوردها و تراکتها گرفته تا فروشندهها و بازاریابها همه در تلاش برای متقاعد کردن شما برای خرید یا مشارکت در یک فعالیت اقتصادی یا اجتماعی هستند. حتی در روابط خانوادگی با همسر یا فرزندان و دوستان خود متقاعد کردن دیگری برای انجام دادن یا انجام ندادن یک رفتار یا عمل، از جمله چالشهایی است که با آن مواجه میشویم.
با همین نگاه گذرا میتوان دریافت که مهارت متقاعد کردن یکی از تواناییهایی است که میتواند در بسیاری از زمینههای زندگی ما نقش داشته باشد. لذا دانستن اصول ارتباطی که میتواند در جلب توجه و تأثیرگذاری بالا و ترغیب افراد به انجام رفتار یا عملی خاص حائز اهمیت بسیار است. در بخش قبل اصول یک سخنرانی علمی را مورد بحث قرار دادیم. نکته جالب توجه اینجا است که بکار گرفتن اصول گفتمان علمی وجوه مشترکی با ساختار سخنرانی متقاعدکننده دارد. زیرا با دادن اطلاعات جدید و جالب میتوان نوع نگرش افراد را تغییر داد و آنها را متقاعد نمود و بر نوع رفتار آنها تأثیر گذاشت.
البته این دو نوع سخنرانی از این جهت که هدف از سخنرانی علمی، انتقال اطلاعات برای بالا بردن دانش افراد در یک حوزه خاص است ولی در سخنرانی متقاعدکننده هدف همسو کردن مخاطب با نظرات شما و ترغیب او به نوع خاصی از انتخاب یا تصمیمگیری است، با هم متفاوتند. به عنوان یک سخنران ترغیبکننده هدف شما ایجاد انگیزه است تا آموزش.
در این بخش به بررسی اصول و فن سخنرانی که میتوان برای متقاعد کردن افراد به کار برد، میپردازیم. ممکن است اطلاعات این بخش در افزایش آگاهیهای پیشین شما مؤثر باشد و یا اینکه شامل نکات و راهکارهای جدیدی باشد که بکارگیری آنها در تعاملات اجتماعی شما اثر بگذارد. ابتدا عمل متقاعد کردن را تعریف میکنیم. سپس اصول و نکات روانشناسی مرتبط با آن را مورد بررسی قرار میدهیم. از دیگر مباحثی که در این بخش به آن خواهیم پرداخت، نحوه انتخاب موضوع مناسب برای ارائه یک سخنرانی متقاعد کننده است. همچنین مهارتها و تمرینات لازم برای اینکه بتوانید بر فن سخنرانی متقاعدکننده تسلط پیدا کنید را معرفی خواهیم نمود.
متقاعد کردن به معنای فرایند تغییر یا تقویت باورها، اعتقادات، نگرشها، ارزشها و رفتارها است. توجه داشته باشید که متقاعد کردن همیشه به معنای تغییر عقاید دیگران نیست زیرا ممکن است آنها در حال حاضر عقاید و نگرشهایی همسو با شما داشته باشند ولی هدف شما تقویت این نگرشها و باورها باشد. به طور مثال ممکن است مخاطب شما تا حدودی به جداسازی زباله خشک و تر اهمیت دهد ولی بعد از شنیدن سخنرانی شما در مورد هزینههای مالی و خطرات زیست محیطی ناشی از عدم رعایت این اصل، حساسیت و توجهش نسبت به این موضوع بیشتر شود و تلاش کند که در همه مواقع اصل جداسازی انواع زباله را مورد توجه قرار دهد. در سخنرانی ترغیبی و متقاعدکننده، شناخت کامل از باورها، نقطهنظرات، ارزشها، عقاید و رفتارهای مخاطب بیشتر از سایر انواع سخنرانی حائز اهمیت است.
هدف از سخنرانی متقاعدکننده تغییر نگرش، باورها یا ارزشها است. دانستن تمایز بین این سه حالت ذهنی در چگونگی طرحریزی برای سخنرانی اهمیت دارد. نگرش به مجموعهای از گرایشهای آموخته شده برای واکنش موافق یا مخالف در مورد موضوعی خاص، گفته میشود. مثلاً نظر شما نسبت به جایگزین کردن رژیم غذایی گیاهی بجای مصرف گوشت یک نگرش است. باور به معنای آگاهی شخص نسبت به درست یا غلط بودن یک موضوع است. باورها اغلب بر اساس تجربیات قبلی شکل میگیرند. بهطور مثال باور به تأثیر دعا بر بهبود بیماری در این دسته قرار میگیرد. ارزشها شامل مفاهیمی است که فرد به درست یا نادرست بودن آن موضعی پایدار دارد. ارزشها باعث جهتدهی رفتار فرد میشوند. پایبندی به ارزشهایی مثل صداقت، وفاداری، نوعدوستی از جمله این موارد است.
در هنگام سخنرانی متقاعدکننده، توجه به اینکه کدام یک از این حالات ذهنی را میخواهید هدف قرار دهید، اهمیت زیادی دارد. تغییر ارزشهای درونی یک فرد در سنینی که شخصیت او شکل گرفته است بسیار دشوارتر از تغییر باورها و نگرشهای او است. بعضی از باورها با ارائه مستندات قوی قابل تغییر هستند. تغییر نگرش آسانتر از تغییر باور و ارزش است. مثلاً ممکن است شما تحت تأثیر سخنرانی یک نامزد انتخاباتی نگرش مثبتی به او داشته باشید در حالیکه انتشار برخی اخبار ممکن است باعث تغییر نگرش شما شود.
گاهی هدف از سخنرانی متقاعدکننده تغییر رفتار است. به طور مثال ممکن است هدف از سخنرانی ترغیب مخاطبین به کمتر غذا خوردن یا استعمال نکردن دخانیات باشد. نوع رفتار افراد رابطه مستقیمی با نگرشها، باورها و ارزشهای فرد دارد. با این وجود از آنجا که انسان موجود پیچیدهای است، گاهی بین آنچه میاندیشد با نحوه عملکرد او تضادی به چشم میخورد. در این حالت میگوییم فرد دچار ناهماهنگی شناختی شده است. مثلاً فردی که نگرش منفی نسبت به مصرف دخانیات دارد با این وجود توانایی ترک کردن ندارد، به نوعی دچار ناهماهنگی شناختی است. به این معنی که نگرش و عمل او با هم تناقض دارند. تغییر رفتار در صورت وجود ناهمانگی شناختی بسیار دشوار است. میزان توانمندی و انرژی که سخنران باید برای تغییر یک نگرش، باور، ارزش و یا یک رفتار صرف کند متفاوت است.
بعد از مشخص شدن اینکه شما میخواهید با ارائه سخنرانیتان کدام رفتار یا ذهنیت را در فرد تغییر دهید، این پرسش پیش میآید که چگونه باید به این هدف برسید. یکی از نظریههایی که به دنبال یافتن پاسخ برای این پرسش است نظریه ELM است. این مدل با وجود نام طولانی که دارد، ساختار سادهای دارد و آن این است که افراد چه نوع سخنرانی را ترغیبکننده یا متقاعدکننده میدانند. درنتیجه این مدل یک نظریه مخاطب محور است. زیرا تقسیمبندی آن بر اساس نگرش مخاطب صورت میگیرد. در مدل شرح احتمال (Elaboration Likelihood Model) به این نکته اشاره میشود که متقاعد کردن به دو روش مستقیم و غیرمستقیم صورت میگیرد.
در روش مستقیم شما مستقیماً تحت تأثیر پیام سخنران قرار میگیرید. در این حالت اهمیت و اعتبار محتوای کلام برای متقاعد کردن شما بیشتر از این است که این پیام توسط چه کسی یا در کجا بیان شده است.
در حالیکه در روش غیرمستقیم فاکتورهای محیطی شامل معیارهایی غیر از خود پیام باعث ترغیب یا متقاعد شدن فرد میشود. مثلاً اینکه مخاطب بدون اینکه درک درستی از محتوای سخنان سخنران داشته باشد صرفاً به دلیل شهرت و تعداد طرفداران سخنران نظر او را بپذیرد، در واقع به روش غیرمستقیم متقاعد شده است.
هنگامی که شما بدون بررسی دقیق ویژگیهای یک تلفن همراه صرفاً به این دلیل که یک خواننده مشهور از کارایی آن تعریف میکند اقدام به خرید این محصول میکنید تحت تأثیر ترغیب غیرمستقیم قرار گرفتهاید. برعکس زمانی که فروشنده تمامی مزایای گوشی تلفن همراه مورد نظر را توضیح میدهد و شما با جمعبندی نظرات سایر فروشندگان درباره گوشیهای دیگر دست به انتخاب یک گوشی تلفن همراه خاص میزنید، در این حالت به روش مستقیم متقاعد شدهاید. شناخت کافی از ذهنیت مخاطب و نیازهای او در چگونگی ترغیب و متقاعد کردن او اهمیت زیادی دارد. مثلاً هنگامی که در یک سخنرانی تبلیغاتی هدف شما معرفی یک تلفن همراه است، توجه به رده سنی مخاطب، نیازهای او در این سن و ویژگیهای خاص این گروه از مخاطبین و در نظر گرفتن این موارد در چگونگی ارائه خود، میتواند نقش زیادی در همراه کردن مخاطب با شما و ترغیب رفتار خرید داشته باشد.
آموزش سخنرانی و تقویت آن
کسب مهارت در سخنرانی مانند هر مهارت دیگری، مستلزم آگاهی از برخی نکات و جزئیات است. البته تنها آگاهی از این اصول کافی نیست؛ بلکه فرد باید با تمرین و تکرار آن در هنگام تنهایی و پس از آن در موقعیتهای واقعی، توانمندی خود را بالا ببرد. به ایرادها و مشکلات خود آگاه باشد و آنها را مرور کند و برای حل آنها راهکارهایی را به کار بندد. از جمله اصول و مهارتهای لازم برای یک سخنرانی عالی میتوان به آمادگی ذهنی درباره موضوع سخنرانی، آمادهسازی و تمرین متن سخنرانی، استفاده از پشتیبانی بصری، شوخ طبعی در سخنرانی، ورزشهای کلامی، خواب و تغذیه مناسب اشاره کرد.
سخنرانهای خوب فقط با استعداد یا خوش شانس نیستند، آنها سخت کار کردهاند. شما هم میتوانید با در نظر گرفتن نکات اصولی که میتواند در تقویت فن سخنرانی مؤثر باشد، در خانه تمرین کنید.
آمادهسازی و تمرین متن سخنرانی
مهمترین نکته در سخنرانی، داشتن آمادگی قبلی است. معمولاً وقتی یک سخنران متنی که از قبل نوشته شده را با رعایت نحوه اجرا به خوبی ارائه میکند، سخنان وی خیلی حرفهای و فکر شده به نظر میرسد. حتی سخنرانان حرفهای برای داشتن یک ارائه خوب برای آمادهسازی متن سخنرانی وقت میگذارند. مارک تواین میگوید: «آماده کردن یک متن سخنرانی عالی برای من بیش از سه هفته طول میکشد»
اگر کل سخنرانی به صورت بداههگویی ارائه شود، در بسیاری از مواقع سخنرانی عالی و موفقی نخواهد بود و باعث پراکندهگویی و از دست رفتن ساختار منسجم برای بیان کامل مطلب میشود. نکته کلیدی این است که مخاطب پیام اصلی را درک کند. برای بیان مطلب از کلمات خاص خودتان استفاده کنید. همه افراد دامنه لغات گستردهای ندارند. برای اینکه سخنرانی عالی داشته باشید لازم نیست حتماً از کلمات و عبارات پیچیده استفاده کنید، مهم این است که مطلب برای مخاطب شما قابل فهم باشد.
برای افزایش اعتماد به نفس و همچنین بخاطرسپاری نکاتی که میخواهید در طی جلسه ارائه کنید بهتر است از قبل متنی شامل کلیات مطلب تهیه کنید. از آنجا که در زمان ارائه مطلب فرصت چندانی برای مرور متن سخنرانی طولانی ندارید، میتوانید نکات مهم را به صورت خلاصه و به صورت یادداشت تهیه کنید. در جلسه سخنرانی میتوانید علاوه بر استفاده از سایر ابزارهای پشتیبانی بصری از این خلاصهنویسی متن سخنرانی برای یادآوری مطالب کمک بگیرید. لزومی ندارد در هنگام سخنرانی کاملاً به متن سخنرانی از قبل تهیه شده پایبند باشید. گاهی باید با توجه به بازخوردهایی که از مخاطب میگیرید، بخشی از مطلب را بیشتر توضیح دهید یا ممکن است مطلبی به صورت بداهه به ذهنتان خطور کند که بیان کردن آن به انتقال بهتر موضوع کمک میکند. برخی از بهترین جملات بیان شده در سخنرانی توضیحاتی است که خارج از نوشته و متن سخنرانی ارائه میشود.
روشهای سازماندهی و آمادهسازی متن سخنرانی
مشخص کردن ایده اصلی در متن سخنرانی
هر سخنرانی برای تبیین یک موضوع اصلی ارائه میشود. با مشخص کردن موضوع اصلی در تیتر متن سخنرانی از پراکندگی مطالب و دور نشدن از موضوع اصلی جلوگیری میشود. پرسیدن یک پرسش مناسب که پاسخ آن همان ایده اصلی سخنرانی است، میتواند در جلب توجه مخاطب تأثیر زیادی داشته باشد. ممکن است مخاطب شما پاسخ مناسبی برای این سوال نداشته باشد. قرار نیست که مخاطب به این پرسش پاسخ بدهد ولی ذهن او را درگیر میکند و تا پایان جلسه برای پیدا کردن پاسخ پرسش و افزایش اطلاعاتش در این حوزه شما را همراهی میکند. بعد از سوال اولیه، بیان یک جمله قصار، ضربالمثل، نقل قول از بزرگان یا شعری کوتاه میتواند در برقراری ارتباط بهتر با مخاطب مؤثر باشد.
تعیین نکات اصلی مورد نظر در متن سخنرانی
برای جلوگیری از زیادهگویی و تنظیم وقت جلسه لازم است رئوس و نکات اصلی از متن سخنرانی استخراج شود و سخنران آن را به صورت یادداشت یا نشانهگذاری در متن مشخص کند.
در برخی موارد دانش و اطلاعات زیاد سخنران باعث میشود که سطح مطالب ارائه شده بالاتر از سطح اطلاعات مخاطبین باشد: در این موارد ممکن است سخنران توانایی بیان ساده و قابل فهم مطالب را در سطح دانش مخاطبان را نداشته باشد. همچنین ممکن است سخنران به ارائه مطالبی بپردازد که خواسته و نیاز مخاطبش نیست. شما باید بتوانید پرسشها و نیازهای مخاطبین خود را شناسایی کنید و سپس بر اساس آن از دانش و اطلاعات خود برای پاسخگویی به این نیازها و پرسشها استفاده کنید. ساختار سخنرانی باید بر اساس اطلاعات و نیازهای مخاطبها تنظیم شود. برای رسیدن به این هدف به سه پرسش زیر به دقت پاسخ دهید:
۱- شما چه اطلاعاتی را میخواهید به مخاطبینتان منتقل کنید؟
۲- مخاطبین شما به دنبال دریافت چه اطلاعاتی از شما هستند؟
۳- از چه ادبیاتی برای انتقال بهتر مطالب به مخاطب استفاده میکنید؟
۴- هدف شما از ارائه سخنرانی چیست؟
۵- چگونه میتوانید مخاطبین خود را تحت تأثیر قرار دهید؟
استفاده از کلمات و ساختار جملهبندی مناسب و صحیح در انتقال درست اطلاعات بسیار مهم است
ممکن است که یک سخنران اطلاعات سطح بالایی داشته باشد ولی به دلیل نداشتن قدرت انتقال در متن سخنرانی نتواند منظور خود را به مخاطبین خود منتقل کند.
تعیین نقطه نظرات و ابعاد مورد توجه در متن سخنرانی
اینکه سخنران میخواهد موضوع را از چه دیدگاهی مورد توجه قرار دهد بسیار مهم است. در جایی ممکن است بررسی موضوع از نظر تاریخی مدنظر باشد. معمولاً اشاره به تاریخچه، خواستگاهها، توجه به سایر دیدگاهها در گذشته و بررسی سیر تحول و رد پای موضوع در ادبیات و نظرات گذشتگان از جمله مواردی است که در هر موضوعی میتوان به آن توجه داشت و اغلب بخشی از سخنرانی را به خود اختصاص میدهد. بررسی موضوع از نظر فنی و علمی نیز از نقطه نظراتی است که میتوان به آن توجه داشت. بیان روشهای گردآوری اطلاعات و اشاره به منابع باعث افرایش اعتبار نظرات سخنران میشود. همچنین توجه به نظرات اجتماعی در زمان ارائه سخنرانی از دیگر نکات حائز اهمیت است.
آمادگی ذهنی
برای ایجاد آمادگی ذهنی برای یک سخنرانی عالی باید روی دو جنبه اصلی کار کنید. اول اینکه دانش و اطلاعات کافی در مورد موضوع مورد نظر را گردآوری و سازماندهی کنید که در بخش قبل به آن اشاره شد؛ در مرحله بعد باید بتوانید بر مهارتهای لازم برای حضور در مقابل تعداد زیادی از افراد را در خود ایجاد کنید. علاوه بر تمرین برای کسب مهارتهای لازم فن سخنرانی مانند زبان بدن، اعتماد به نفس و فن بیان قوی، باید تجسم خوبی از توانایی خود در ارائه سخنرانی داشته باشید. میتوانید بارها خود را در موقعیت سخنرانی تصور کنید و با تمرینات ذهنی خود را برای ارائه سخنرانی عالی در موقعیت واقعی آماده کنید.
یک روش مفید برای تمرینات پیش از ارائه ضبط کردن صدا و تصویر خودتان در هنگام ارائه تمرین است. بعد از ضبط صدا و تصویر و مرور آن ممکن است که متوجه بسیاری از مشکلات از جمله مکثهای زیاد، پراکندگی ذهن، نداشتن تسلط بر موضوع و یا نداشتن تسلط بر متن سخنرانی شوید. اگر این روش را چندین بار تکرار کنید، به تدریج ایرادها رفع میشود و کیفیت فن بیان و سخنوری شما بالاتر میرود. ارائه سخنرانی به صورت تمرینی در حضور دوستان و آشنایان نیز میتواند به بالا رفتن کیفیت آن و مشخص شدن نقاط ضعف سخنران قبل از جلسه کمک کند. سخنران با آگاه بودن از نقاط ضعفش میتواند قبل از حضور در جلسه سخنرانی اصلی، برای رفع مشکلات خود تلاش کند و همچنین به او کمک میکند که در هنگام ارائه برای جلوگیری از بروز خطاهایی که قبلاً متوجه آنها شده، دقت بیشتری داشته باشد.
استفاده از پشتیبانی بصری
در هنگام سخنرانی معمولاً ارتباط با مخاطب از طریق شنیداری برقرار میشود. اگر بتوانید سایر حسهای حاضرین را درگیر کنید، میزان اطلاعاتی که در ذهن او باقی میماند بیشتر خواهد بود. یکی از راههای افزایش تمرکز مخاطبین و کمک به دریافت بهتر مطالب استفاده از پشتیبانیهای بصری است. از طرفی گاهی به دلیل استرس ناشی از سخنرانی یا قرار گرفتن در موقعیت پیشبینی نشده ممکن است تمرکز خود را از دست بدهید و به اصطلاح رشته کلام از دستتان در برود. در این مواقع با همراه داشتن ابزارهای اینچنینی به راحتی میتوانید کنترل جلسه را در دست بگیرید و به ارائه موضوع برگردید.
البته تسلط بر مطلب اهمیت زیادی دارد و نباید سخنرانی شما بیش از حد به کمک گرفتن از این ابزارهای یادآور وابسته باشد. از طرف دیگر، هنگامی که توجه مخاطبین به تصاویر در حال ارائه جلب میشود کمتر بر حضور شما تمرکز میکنند و توجهشان بیشتر به ارتباط تصاویر با سخنان شما جلب میشود. استفاده از ابزارهای سمعی و بصری مانند اسلاید ( پاورپوینت)، عکسهای گرافیکی، پوستر، بروشور، بولتن، فیلم و فایل صوتی یکی از روشهایی است که در بالا بردن کیفیت سخنرانی، بخصوص سخنرانیهای علمی مؤثر است. هم از جهت یادآوری رئوس مطالب و انسجام و پیوستگی جلسه و هم از این جهت که امکان بهتر انتقال اطلاعات به مخاطب و ایجاد تعامل با او را فراهم میکند.
شوخ طبعی در سخنرانی
یکی از اصول جالب در مباحث مربوط به حافظه این است که هر اطلاعاتی که بار هیجانی بیشتری دارد، بهتر در ذهن ثبت میشود. به طور مثال دورترین خاطرات ما از دوران کودکی اغلب مربوط به زمانهایی است که از نظر احساسی برانگیخته شده بودیم. همچنین بعضی از اختلالهای روانی مانند اختلال استرس پس از سانحه هنگامی بروز پیدا میکند که شدت هیجان منفی بالا است. در این اختلال خاطرات مربوط به صحنه حادثه با کمترین نشانه یا یادآوری بارها در ذهن فرد تکرار میشود، چنانکه گاهی باعث مختل شدن زندگی روزمره میشود.
نکتهای که در اینجا حائز اهمیت است این است که اگر میخواهید سخنرانی شما به خوبی در ذهن افراد بماند و تأثیر زیادی بر آنها بگذارد، باید همزمان با ارائه اطلاعات، آنها را از لحاظ هیجانی نیز درگیر کنید، زیرا همانطور که گفته شد اطلاعات جدیدی که بار هیجانی به همراه دارند، بهتر در ذهن افراد ثبت میشود.
از بین هیجانات پایه، یعنی خشم، غم، شادی، انزجار و ترس، هیجان شادی تأثیری خوشایند و مثبت در ذهن افراد به جای میگذارد. یکی از دلایل موفقیت سخنرانان حرفهای استفاده بجا از داستان و حکایت، خاطره، مهارت طنزپردازی و خنداندن حاضرین است. ایجاد حس شادی در حین جلسه سخنرانی از خشک و خستهکننده بودن جلسه جلوگیری میکند و همچنین دیدن بازخوردهای مثبت از چهره خندان مخاطبین میتواند به اعتماد به نفس سخنران بیافزاید. آوردن یک شوخی به جا یا طنز خوب نه تنها به شما کمک میکند که با جمعیت صمیمیتر بشوید، بلکه میتواند باعث آرامش خود شما هم بشود.
ورزشهای کلامی
- لازمه فن بیان قوی داشتن مهارتهای کلامی در سطح بالا است. سخنرانان حرفهای در فن صداپیشگی و بازیگری نیز مهارت خوبی دارند. تمرینات و ورزشهای کلامی برای تقویت حنجره، استفاده مناسب از تن صدا، بیان احساسات با استفاده از تغییر لحن و سرعت صحبت کردن از جمله مواردی است که یک سخنران خوب به آنها توجه زیادی دارد و برای تقویت مهارت و فن سخنرانی، به صورت مستمر به انجام تمرینات ورزشهای کلامی میپردازد. هوش کلامی با دایره لغات و همچنین توانایی ایجاد رابطه میان آنها، اندازهگیری میشود. انجام تمرینات کلامی میتواند مهارت کلامی شما را افزایش دهد. همانطور که یک ورزشکار برای شرکت در مسابقات ماهها تمرینات ورزشی سختی را انجام میدهد تا آماده شود. یک سخنران نیز باید با انجام تمریناتی از جمله ورزشهای کلامی خود را برای زمان سخنرانی آماده کند. در ادامه به نمونهای از این تمرینات اشاره شده است.
کلمات ابزار کار سخنران هستند. جعبه ابزار مجهز میتواند بر کیفیت کار تأثیر مستقیم داشته باشد. هر چقدر سخنران گنجینه لغات خود را گسترش بدهد، ابزار کار خود را مجهزتر کرده است. مطالعه زیاد در افزایش دامنه لغات اثرگذار است. در هنگام مطالعه اگر با جملات یا عبارات و کلمات جدیدی مواجه شدید که به نظرتان کاربردی هستند، میتوانید آنها را یادداشت و مرور کنید تا در موقعیت مناسب از آن در هنگام گفتگو یا سخنرانی استفاده کنید. برای کسب اعتبار و ارزش علمی، گسترش دایره لغات تخصصی در زمینه شغلی و تخصص خودتان اهمیت ویژهای دارد.
- هر روز صبح را با گرم کردن صدایتان شروع کنید. انجام تمرینات تنفسی و بدنی، همچنین گرم کردن تارهای صوتی برای تقویت ماهیچههای تنفسی و تسلط بر نحوه استفاده از حنجره و صدا مفید است.
- در جلسات سخنرانی شرکت کنید و فیلمهای ضبط شده سخنرانان معروف را با دقت ببینید. با مشاهده دقیق سعی کنید تکنیکها و روشهایی که برای تقویت فن بیان و سخنوری مفید است را از آنها بیاموزید. داشتن تغذیه مناسب در روز جلسه سخنرانی اهمیت زیادی دارد. اگر شما از لحاظ جسمی آمادگی لازم را نداشته باشید نمیتوانید سخنرانی عالی ارائه دهید.
سخن آخر
در دنیای امروز سخنرانی یک ابزار بسیار کارآمد در جهت پیشرفت و رسیدن به اهداف در سطوح مختلف فردی، خانوادگی، شغلی، تحصیلی و اجتماعی است. همانطور که در این مقاله اشاره شد فن سخنرانی یک توانایی چند جانبه است که برای موفقیت در آن مهارت و توانمندیهای زیادی باید در فرد رشد یافته باشد. ابعاد مختلف شخصیتی، مهارتی و اطلاعاتی مورد ارزیابی قرار گرفت و راهکارهای عملی برای تقویت مهارت فن بیان و سخنوری ارائه شد. همچنین روشهایی برای رفع مشکلات و نقایص که منجر به عدم موفقیت در حوزه سخنرانی عالی میشود، مورد ارزیابی قرار گرفت. امید است با استفاده از اطلاعاتی که در این مقاله به آنها اشاره شد و همچنین انجام تمرینات لازم برای کسب فن سخنرانی، بتوانید گامی در جهت موفقیت، رشد و توسعه فردی خود بردارید.